چکیده:
ازآنجاکه هدف تحقیق تعیین روابط علی میان بررسی رابطه هوش هیجانی و خودپنداره شغلی بود، پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، پیمایشی و از نوع همبستگی بود. برای جمعآوری اطلاعات بخش ادبیات پژوهش از روش کتابخانهای و برای آزمون صحت مدل نظری پژوهش و محاسبه ضرایب تأثیر از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. برای سازماندهی، خلاصهکردن اطلاعات، تهیۀ جداول، رسم نمودار و توصیف دادههای جمعآوری شده از روش توصیفی استفاده شده است. جامعهآماری در این پژوهش کلیه کارکنان شهرداری منطقه 11 تهران که تعداد کل 360 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد حجم نمونه آماری 186 نفر تعیین شد. در مدل تحلیلی هوش هیجانی متغیر مستقل و خودپنداره شغلی متغیر وابسته بودند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، برای ارزیابی هوش هیجانی پرسشنامه فرم کوتاه هوش هیجانی گیگانس (2010) و جهت ارزیابی خودپنداره شغلی پرسشنامه شفیع آبادی و رضایی (1376) بود. نتایج نشان داد که هوش هیجانی با خودپنداره شغلی کارکنان شهرداری تهران رابطه معنیداری داشت.
Since the purpose of the research was to determine the relationship between emotional intelligence and occupational self-concept, the current research was applied in terms of purpose and survey and correlational in terms of the way of collecting information. The library method was used to collect information from the research literature section, and the structural equation modeling method was used to test the accuracy of the research theoretical model and calculate the effect coefficients. . Descriptive method has been used to organize, summarize information, prepare tables, draw graphs and describe collected data. The statistical population in this research is all the employees of the 11th district of Tehran, which was a total of 360 people, and using the Morgan table, the statistical sample size was determined to be 186 people. In the analytical model, emotional intelligence was the independent variable and occupational self-concept was the dependent variable. The main tool for collecting information was to evaluate the emotional intelligence short form of the Gigans emotional intelligence questionnaire (2010) and to evaluate the occupational self-concept, the Shafiabadi and Rezaei questionnaire (2016). The results showed that emotional intelligence had a significant relationship with the occupational self-concept of Tehran Municipality employees.
خلاصه ماشینی:
تحقيقات نشان ميدهد در محيط کار، هوش هيجاني نقش بارزي در عملکرد مطلوب افراد نسبت به ساير قابليت ها از قبيل مهارت هاي ذهني يا فني ايفا ميکند و با پرورش هوش هيجاني، هم سازمان و هم کارکنان ميتوانند از مزاياي آن بهره مند شوند.
1 Neocortex 2 Personal Competence 3 - Social Competence 4 - Interacation 5 آگاهي اجتماعي عبارت است از توانايي در حدس زدن دقيق هيجان هاي ديگران و فهميدن اينکه واقعاً آنها چه احساسي دارند.
مديريت رابطه عبارت است از توانايي به کارگيري آگاهي از هيجان هاي خود و نيز از هيجان هاي ديگران براي مديريت کردن تعامل ها، اين کار باعث ميشود تا تبادل اطلاعات شفاف باشد و شخص به طور مؤثر بتواند از عهده تعارض ها و برخوردها برآيد (گلمن ، .
براي مثال حرکات چهره اي ميتواند طيف وسيعي از هيجان ها را منتقل نمايد؛ مثلاً اگر صدمه ديده باشيم به ديگران اين علايم را مي فرستيم که نياز به کمک و ياري داريم ، مهارت در ارتباطات کلامي باعث ابراز نيازهاي هيجاني ميشود، در نتيجه احتمال ارضا آن وجود دارد.
نتيجه اي که در اين پژوهش به دست آمده است نشان داد با افزايش سطح مؤلفه هاي هوش هيجاني، خودپنداره شغلي کارکنان نيز تقويت ميشود.
, (2019), Relationship between Procrastination, Job Performance and Mindfulness in Male and Female Employees, European Online Journal of Natural and Social Sciences, Vol. 8, No 3, 2019.