چکیده:
اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان و ﻣﻔﺴﺮان در ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ آﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮﺑﯽ ﻧﺴﺒﺘﯽ دارﻧﺪ، روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه اﻧﺪ، ﺑﺮﺧﯽ ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﺮﻋﻠﻤﯽ از ﻋﻠﻮم ﺑﺸﺮی را ﻣﯽﺗﻮان در ﻗﺮآن ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﺮد، از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎن ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻗﺮآن ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ رﺳﺎﻟﺘﯽ در ﺣﻮزهی ﻋﻠﻮم ﺗﺠﺮﺑﯽ ﻧﺪارد. در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﯾﻦ دو ﻧﻈﺮ، ﻋﺪه ای راه ﻣﯿﺎﻧﻪ را در ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﺎ ﺗﺨﻄﺌﻪ دو دﯾﺪﮔﺎه ﻗﺒﻠﯽ، ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﻗﻄﻌﯽ ﻋﻠﻮم ﺟﺪﯾﺪ را در ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ اﻧﺪ و آن را ﻧﺸﺎﻧﻪ ای از اﻋﺠﺎز ﻋﻠﻤﯽ ﻗﺮآن ﮐﺮﯾﻢ داﻧﺴﺘﻪ اﻧﺪ. از ﺟﻤﻠﻪ آﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺮداﺷﺖ اﻋﺠﺎز ﻋﻠﻤﯽ از آن ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻋﻼوه ﺑﺮ اﺛﺒﺎت اﻋﺠﺎز ﻋﻠﻤﯽ ﻗﺮآن، ﺧﻮاﺳﺘﻪ اﻧﺪ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻗﺮآن را ﻧﯿﺰ از آن اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ، آﯾﻪ 125 ﺳﻮرهٔ اﻧﻌﺎم اﺳﺖ. ﺑﺮﺧﯽ از ﻣﻔﺴﺮان آﯾﻪ را اﻋﺠﺎزی ﻋﻠﻤﯽ از ﻗﺮآن داﻧﺴﺘﻪاﻧﺪ، اﻣﺎ ﮔﺮوﻫﯽ ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎورﻧﺪ ﮐﻪ آﯾﻪ ﻫﯿﺞ دﻻﻟﺘﯽ ﺑﺮ اﻋﺠﺎز ﻋﻠﻤﯽ ﻧﺪارد. ﻟﺬا اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ درﺻﺪد ﺑﺮرﺳﯽ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
(مراغی،1418 ، 3/ 198) آنان با توجه به تشبیهی که در آیة 125سورة انعام بیان شده، این نکتة علمی را برداشت کردهاند که در این آیه حالت کسی که ایمان نمیآورد و سینهاش تنگ میشود، به حالت کسی تشبیه شده است که در آسمانها بالا میرود.
برخی مفسرین، تشبیه در آیه را از قبیل تشبیه معقول به محسوس و معجزه ای علمی میداند؛ زیرا قرآن جمود فکری و تعصب گمراهان لجوج در پذیرش اسلام را، به تنگی نفس حاصل از کمبود اکسیژن برای کسی که به آسمان صعود میکند، تشبیه کرده است.
به این معنا که کمبود اکسیژن در طبقات بالای جو درست است که تنفس را برای انسان مشکل میکند ولی با توجه به اینکه هوا رقیق میشود و فشار آن کاهش مییابد، اختلاف فشار داخل بدن با فشار محیط کم شده و این باعث انبساط بدن انسان (درست بر خلاف تنگی و تحت فشار قرار گرفتن بدن) نسبت به موقعیتش بر روی سطح زمین میگردد و اگر همین طور صعود ادامه پیدا کند، منجر به انفجار و متلاشی شدن جسم میگردد.
تنگ گرداندن سینه از سوی خداوند یعنی خدا زمینههای پذیرش دعوت حق را از او سلب میکند و قابلیتها و تواناییهای او را میستاند، همان گونه که آدمی چون درصدد بالا شدن در آسمان برآید، خود را فاقد زمینه، قابلیت و توانایی مییابد، به دیگر بیان، در زمان نزول قرآن نیز آدمیان از کوههای مرتفع بالا میرفتند وبه طبع تجربه دشواری تنفس درارتفاعات بسیار بالا را داشتهاند و این نکتهای نیست که در عصر جدید کشف شده باشد.