چکیده:
حمله نظامی عربستان سعودی به یمن با چراغ سبز آمریکا شکل گرفت. این کشور با تشکیل یک ائتلاف و مشارکت همه جانبه آمریکا و متحدان غربی آن، جنگ را ادامه داد. محافل غربی و ائتلاف سعودی از این جنگ به عنوان «جنگ نیابتی بین سعودی و ایران» یاد کردهاند. اما با توجه به زمینهها، اهداف اعلام شده و پیامدهای آن، میتوان گفت این جنگ در چارچوب جنگهای نیابتی آمریکا تعریف میشود و ائتلاف بهاصطلاح سعودی-اماراتی با جاهطلبی توهمآلود نه تنها مسوولیت تامین منابع انسانی و مالی این جنگ را برعهده گرفته، بلکه نقش مهمی نیز در بهبود اقتصاد آمریکا ایفا مینمایند. این مسایل با توجه به سیاستهای آمریکا در منطقه از طریق جمعآوری دادهها، در این مقاله مورد تبیین و مداقه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در حال حاضر با گذشت بیش از پنج سال از شروع جنگ، به استثنای امارات، آمریکا، و انگلیس، سایر همپیمانان سعودی از این ائتلاف خارج شدهاند و امارات نیز هم اکنون از یک همپیمان قدیمی به یک رقیب رو در روی ریاض در جنوب یمن تبدیل شده است.
اما با توجه به روند تاریخی مسایل منطقه و سیاست و راهبردهای آمریکا در منطقه، میتوان استدلال نمود که این جنگ یکی دیگر از جنگهای نیابتی آمریکا است که این بار از سوی عربستان و امارات متحده علیه مردم یمن پیگیری و انجام میشود.
اگر آمریکا حمایت خود را از عربستان در جنگ با حوثی و سایر گروههای مردم یمن قطع کند، نه تنها منافع آمریکا از جانب مردم یمن به خطر نمیافتد، بلکه بستر مناسبی که در اثر جنگ برای رشد و فعالیت القاعده شبه جزیره3 و تحت حمایت ائتلاف سعودی و اماراتی ایجاد شده است، نیز از بین میرود(Gjoza&Friedman,2019:2).
» ولی دولت ترامپ، دلایل خود را برای حمایت از عربستان در جنگ با یمن، این چنین جمعبندی میکند: «منافع ناشی از فروش تسلیحات به عربستان، کاهش صدمات جنگی عربستان، مبارزه با تروریسم، مقابله با نفوذ ایران5، جلوگیری از حملات حوثیها به کشتیهای سعودی6.
» در همین راستا، شرکت ریتون،7 مستقر در ماساچوست آمریکا، یکی از بزرگترین شرکت های تأمین کننده تسلیحات جنگ یمن است8؛ که فقط در سال 2019، بیش از 29 میلیارد دلار موشک و سایر تجهیزات نظامی به عربستان صادر کرده است(Raytheon,2020).