چکیده:
تشکیل دیوان های بین المللی بعد از جنگ جهانی دوم صرفا برای مجازات فجایع بشری بوده که شامل دیوان های بین المللی کیفری نورنبرگ، توکیو، یوگسلاوی سابق و روندا می باشد. برای مجازات عاملین جنایات در جامعه بشری که فکر می کردند فردایی برای محاکمه وجود ندارد. لذا دیوان های بین المللی کیفری نورنبرگ و توکیو توسط کشور های متفق (فرانسه، انگلستان، آمریکا و شوروی) در جنگ جهانی برای به کیفر رسانیدن عاملین جنایات بین المللی در جنگ جهانی به شمول رهبران آلمان و هم پیمانانش بر اساس یک اساسنامه شکل گرفت، که عاملین این چنین جنایات بشری را مستوجب مجازات دانسته و محکوم کردند. به تعقیب نسل کشی های قومی، نژادی، ملی و مذهبی که در روآندا توسط هوتوها و سه قوم بزرگ دیگر در یوگسلاوی که تماما علیه همدیگر مرتکب جنایات بین المللی شده بودند. با تشکیل دیوان های بین المللی یوگسلاوی سابق، و روآندا توسط سازمان ملل متحد و شورای امنیت سازمان مرتکبین چنین جنایات را به مجازات اعمال شان رسانیدند. دیوان های یادشده، تماما موقتی بود که این امر سبب می شد چنین جنایات همواره اتفاق بیفتد. لذا این مقاله با نگاه مروری در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که مبانی سیاسی و حقوقی شکل گیری دیوان بین المللی کیفری چیست؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که جنگ ها در سطح ملی و بین المللی میان کشور ها سبب جرایم ضدبشری گردیده بود به منظور جلوگیری از نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جرایم جنگی و تجاوز به خاک یکدیگر ضرورت ایجاد یک دیوان کیفری را ایجاب می کرد. بنابراین دیوان بین المللی دایمی کیفری بر مبنای این ضرورت حقوقی و سیاسی شکل گرفت. این مقاله در چارچوپ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با شیوه جمع آوری اطلاعت کتابخانه ای انجام یافته است.
خلاصه ماشینی:
لذا این مقاله با نگاه مروری در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که مبانی سیاسی و حقوقی شکل گیری دیوان بین المللی کیفری چیست؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که جنگ ها در سطح ملی و بین المللی میان کشور ها سبب جرایم ضدبشری گردیده بود به منظور جلوگیری از نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جرایم جنگی و تجاوز به خاک یکدیگر ضرورت ایجاد یک دیوان کیفری را ایجاب می کرد.
نحوه گزینیش این چهار قاضی نیز چنین بود که هر یک از چهار کشور آمریکا، انگلستان، شوروی و فرانسه یک قاضی را معرفی کرده بودند و دادستان ها که در واقع از وکلای کشور های مذکور تشکیل می شد، وظیفه تدوین کیفرخواست ها علیه متهمان را به عهده داشتند، که متهمان این دادگاه کیفری 24 نفر از سران نظامی رژیم جنایتکاران آلمان نازی بودند که مرتکب جرایم بین المللی در طی سال های جنگ جهانی دوم 1939-1945م.
فصل دوّم اساسنامه دیوان کیفری بین المللی تحت عنوان «صلاحیت، قابلیت پذیریش و حقوق قابل اجرا» به ذکر مطالب زیر پرداخته است: - جرایم داخل در صلاحیت دیوان: جنایت نسل کشی، جنایات علیه بشریت، جنایات جنگی، جنایت تجاوز؛ - عناصر تشکیل دهندهی جرایم؛ - صلاحیت از حیث زمان؛ - پیش شرط های اِعمال صلاحیت؛ - ارجاع وضعیت توسط یک دولت عضو؛ - دادستان، تعلیق، تحقیق یا تعقیب؛ - مسائل مربوط به قابلیت رسیدگی؛ - تصمیم مقدماتی در باره پذیرش، اعتراض به صلاحیت دیوان؛ - عدم امکان دوباره محاکمه برای یک جرم و حقوق قابل اجرا.