چکیده:
هورامی و عربی به عنوان دو زبان متعلق به دو خانوادۀ بزرگ زبان های ایرانی و زبان های سامی هستند. جنس دستوری یکی از مقوله هایی است که در هر دو زبان کماکان حضور فعال دارد. هدف از انجام این پژوهش، رده شناسی نظام جنس دستوری در دو زبان هورامی (با محوریت گویش هورامان تخت) و زبان عربی (عربی استاندارد) و بررسی تطبیقی شباهت ها و تفاوت های جنس دستوری در این دو زبان است. داده های زبان عربی مورد استناد در این مقاله از منابع مکتوب به ویژه منابع دستور زبانی معاصر انتخاب شده است. داده های زبان هورامی نیز بر اساس 6 ساعت گفتگو ضبط شده با بیست گویشور بومی هورامان تخت استخراج شده است. تحلیل داده ها، بر اساس چارچوب نظری کوربت (1991) صورت گرفته است. به طور مشخص، تحلیل داده ها نشان می دهد که در هر دو زبان: دو جنس دستوری (مذکر و مؤنث) وجود دارد. جنس دستوری بدون نشان مذکر است. صفات، افعال و ضمایر با اسم در جنس دستوری مطابقت می کنند. با وجود هستۀ معنایی در دو زبان، نظام تخصیصِ غالب در آن ها صوری است. همچنین تفاوت هایی بین این دو زبان وجود دارد. این تفاوت ها در کنش جنس دستوری در این دو زبان با زمان، شخص و شمار است. به عنوان نمونه، در هورامی، تنها اسم های مفرد تمایز جنس دستوری دارند، در حالی که در زبان عربی، اسم های مفرد، مثنی و جمع از این تمایز برخوردارند. بررسی جهانی های گرینبرگ در مورد جنس دستوری نیز نشان داد که همۀ جهانی های تلویحی گرینبرگ در مورد جنس دستوری در این دو زبان صادق هستند.
Hawrami and Arabic are considered as two languages of two enormous language families (Iranian and Semitic languages). Gender is one of the grammatical categories that is still remain in both languages. The present study aims at investigating the similarities and differences in the grammatical gender assignment system between both two languages, Hawrami (the Horaman Takht dialect) and Arabic (standard Arabic), within the framework of contrastive analysis. Arabic data is selected from written sources, especially modern grammar sources. Hawrami data were elicited based on 6 hours of recorded conversations with twenty native Hawraman Takht public speakers. Analysis of the data shows that the system of gender assignment despite its semantic core in both languages is often formal, so that the predominant trend in Arabic is: morphological> semantic> phonological and in Hawrami is: phonological> morphological> semantic