چکیده:
مسئله در این پژوهش نشاندادن تأثیرپذیری زبانی و اندیشگی پروین اعتصامی از حافظ است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت است. بینامتنیت بر اثرپذیری و اثرگذاری متون بر یکدیگر استوار است. بر مبنای این رویکرد، هیچ متن یگانه، اصیل و منحصربهفردی وجود ندارد. همة متون از متون پیش از خود تأثیر پذیرفتهاند و بر متون پس از خود تأثیر میگذارند و این امر ناظر بر ویژگی گفتوگومندی متون است. ژولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را در اواخر دهة شصت میلادی مطرح کرد. ژرار ژنت ازجمله نظریهپردازانی است که بینامتنیت را بهگونهای کاربردی بدل کرد و آن را ترامتنیت نامید. نتایج حاصل از بازخوانی قصاید پروین اعتصامی، بیانگر وجود روابط بیشمتنی و فرامتنی قصاید این شاعر و غزلیات حافظ ـ از میان اقسام پنجگانة روابط بینامتنی ژنتی (بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیشمتنیت) ـ است. روابط فرامتنی میان برخی از ابیات پروین و حافظ نشاندهندة پایبندی پروین به اصول فکری و فرهنگی ادبیات کلاسیک فارسی و موضع انتقادی حافظ در این امور است.
The purpose in this research is to show the influences of Hafez on Parvin Etesami in terms of thought and language. The method of research is based on Gerard Genette’s rather descriptive and analytical, but actually intertextual approach. Intertextuality relies on discovering influences and effects of texts upon other texts. Based on this approach there are no unique, pure, or all- inclusive texts. All texts are influenced by texts that existed before and will influence other texts in the future and such relation is present in the conversations that exist among texts (Genette). The terminology of intertextuality was first introduced in the late 1960s by Julia Kristeva. Gerard Genette is among theorists that utilized intertextuality in a practical manner and called it transtextuality. Our reading of Parvin’s Qasidahs and Hafez’s Ghazals reveals to us the presence of metatextuality and paratextuality from Genette’s five categories of Intertextuality, Paratextuality, Metatextuality, Hypertextuality, and Architextuality. The relations of metatextuality in some of the poetry by Parvin & Hafez are telling of Parvin’s adherence to cultural and intellectual principles of Persian classical poetry and Hafez’s critical positions on these matters.
خلاصه ماشینی:
به منظور توضيح چگونگي روابط ميان متني در قصايد پروين بايد به ايـن نکتـه توجـه داشت که وي در پاره اي از ابيات ، واژه ، واژه ها و يا ترکيباتي را عينـاً از پـيش مـتن (مـتن نخست ) وام گرفته است که خوانندة آشنا به پيش متن را به بيت مرجع هـدايت مـي کنـد؛ ازاين رو اين روابط را مي توان بينامتنيت ضمني شمرد که شاعر در آن ، نشانه هايي را بـراي ارجاع به زيرمتن در اختيار خواننده قرار مي دهـد.
٢ـ٤ـ٢ مصداق هاي بيش متنيت از نوع همان گونگي در مضمون در ابياتي که در ادامه ذيل اين عنوان خواهد آمد، پروين عيناً مضـمون مـدّنظر را از حـافظ گرفته است ؛ با توجه بـه تغييـرات وسـيعي کـه ازنظـر تصـويري و بيـاني در ابيـات زيـرمتن (پيش متن ) اعمال کرده است ، ابيات مذکور نمي توانند در دستۀ پيشين قرار گيرنـد؛ ازايـن رو در اين دسته از ابيات قصايد تنها با تشابه و همان گونگي مضموني روبه رو هستيم : - غنيمت شمردن فرصت : فـــردا ز تـــو نايـــد تـــوان امـــروز رو کار کن اکنون که وقت کار اسـت (اعتصامي ، ١٣٦٢ : ٣٥) چو بر روي زمين باشي توانايي غنيمت دان که دوران ناتواني ها بسي زير زمين دارد (حافظ ، ١٣٦٢: ٧٣) غنيمت شمردن فرصت از موضوعات شعر فارسي اسـت و در جهـان بينـي و فرهنـگ ايراني ريشه دارد.