چکیده:
ابن فارض مصری و عینالقضات همدانی دو عارف بلند مرتبۀ ادب عرب و ادب فارسی هستند که از دیرباز اندیشه و افکار و زندگیشان مورد توجّه بسیاری از محقّقان و پژوهشگران قرار گرفته است، و در مورد مضامین و اندیشههای عرفانی این دو، سخنان بسیاری گفتهاند. یکی از مضامین کلیدی ادبیّات عرفانی، حجاب و موانع وصل است، که در بسیاری از متون نظم و نثر ادب فارسی بازتاب فراوان داشته است. در این نوشتار به بازتاب حجاب و موانع وصل در قصیدۀ تائیه ابن فارض و تمهیدات عینالقضات پرداختهایم و نظرگاه این دو عارف شهیر را دنبال کردهایم. یافتههای این جستار نشان میدهد هر دو عارف به موضوع حجاب و موانع وصل توجّه خاص داشتهاند و عمدهترین حجابها و موانع وصل در خلال آن دو اثر عبارتند از: حیات و هستی مجازی، خودبینی و خودپسندی، اشتغالات دینی و دنیوی، تمنّا و آرزوهای دل، تعلّقات و وابستگیها، حجاب عشق، حجاب طلب و نفس.
The Egyptian Ibn Farez and Aynolghozat Hamadani are the two eminent gnostics of Arab and Iran literature whose speculations and thoughts have appealed many of the researchers and thinkers. Much have been told about these mystic themes and ideas. One of the key factors is hijab and the obstacles of its attaining which has extensive reflection in many Persian prose and verse texts. We have talked about the reflection of it in Ibne Farez’s ode and arrangements of Aynolghozat and followed the view points of these well-known mystics. The findings of the essay show that both mystics had special attention to hijab and the obstacles of attaining it. The most significant of above-mentioned matters are: abstract life and existence, selfishness and conceit, religious and corporal preoccupation, heart desire and longing, dependencies, love’s hijab, self and desire’s hijab.
خلاصه ماشینی:
(چیتیک، ۲۰۷:۱۳۸۸) بیان مسأله پژوهش حاضر با توجّه به جایگاه والای عینالقضات همدانی و ابن فارض مصری در عرفان اسلامی، و همچنین اهمّیّت مقولۀ حجاب و موانع وصل و لزوم کشف و شناسایی آن در راه سیر و سلوک، ضمن بررسی و تبیین دیدگاه این دو عارف، در پی آن است که بداند وجه افتراق عينالقضات همدانی و ابنفارض مصری در نگرش به حجاب و موانع وصل چیست؟ اصلیترین مانع وصل از نظر این دو عارف شهیر کدام است؟ آیا شباهتی در نگرش این دو میتوان یافت؟ تدبیر کشف حجاب و موانع وصل چیست؟ و اهتمام این دو به کدام یک از انواع حجابهای ظلمانی و نورانی بیشتر است؟ چنین مینماید که وجوه اشتراک و افتراقی در اندیشه این دو عارف میتوان یافت، از جمله آن که هر دو عارف در وهلۀ اول، در مصادیق حجاب و موانع وصل، اتفاق نظر دارند، امّا در چگونگی و تعریف آن، وجوه تمایزی دیده میشود؛ به عنوان نمونه ابن فارض مصري در مضمون حجاب و موانع وصل، بیشتر بر مقولههای درونی تأکید دارد که ناظر بر رابطۀ انسان به عنوان عاشق و حق به عنوان معشوق ازلی است؛ وی در عشق تا آنجا گام پیش مینهد که حتّی خود عشق را هم حجاب می داند و هر آنچه غیر از معشوق را برنمی تابد، امّا عینالقضات در طرح حجاب و موانع وصل، نگاهش تا حدودی عینیتر و زمینیتر است و از دنیا و مناسبات آن نمیتواند غافل باشد.