چکیده:
مهرنرسی یکی از مهمترین شخصیتهای اواسط دوران ساسانی است که به واسطۀ مسئولیتهای مهم سیاسی و نگاه منفی متون زرتشتی از شهرت بسیار برخوردار است؛ وی از یک سو برای مدتی طولانی سومین شخص قدرتمند شاهنشاهی ساسانی و بزرگفرمدار سه شاهنشاه است و از سوی دیگر در متون مذهبی شخصی منفور و مغضوب است که مدت زیادی از عمرش را به خاطر گناه یا گناهانش محکوم بوده است که همچون یک برده در آتشکدهها خدمت کند. این وضعیت در بند 49 دَرِ 42 متن مهم مادیان هزاردادستان به روشنی ذکر شده است. مادیان هزاردادستان یک متن با مضمون حقوقی است که زمان نگارش آن احتمالا به اواخر دوران ساسانی برمیگردد. این مقاله تلاش کرده است به این تناقض بپردازد و در واقع چگونگی این تناقض را شرح دهد. در مقالۀ پیشرو اطلاعات به شیوه کتابخانهای گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. نهایتا این مقاله به این نتیجه رسیده است که علت این تناقض را باید در تاریخنگاری یا سنت تاریخنگاری ایرانی و سایۀ سنگین دستگاه دینی زرتشتی، با توجه به تداوم حیات این دستگاه پس از فروپاشی سلطنت، بر این تاریخنگاری جست. بر این اساس نظر به قدرتگیری روحانیان در اواخر دوران ساسانی و نگاه اساسا مذهبی به تاریخ در این زمان، ایشان به تحریف و دستکاری عمدهای در اطلاعات تاریخی موجود اقدام کرده و تاریخ را مطابق خواستهها و اهداف خود تنظیم و ضبط کردند. در حقیقت مهرنرسی به چنان تنبیه و در واقع به چنان حقارتی محکوم نشده و در طول زندگیش از احترام ویژه و جایگاه والایی برخوردار بوده است.
Mehr-Narseh is one of the most important personalities of the middle of the Sasanian era, which is famous for its important political responsibilities and the negative image of Zoroastrian texts; on the one hand, he was for the long time the third most powerful person of the Sasanian Empire and the great king of the three kingdoms, On the other hand, in religious texts, he is a hated person who has long been condemned for his sin or sins to serve as a slave in fire temples. This situation is clearly stated in Paragraph 49 of the 42 important texts of the Madian Hezardadestan. In this present research, information is gathered in a library method and a descriptive analytical method is a kind of "content analysis". Finally, this article concludes that the cause of this contradiction should be sought in the Iranian historiography and the shadow of the Zoroastrian religious system, given the continued existence of this device after the collapse of the monarchy. Accordingly, in view of the power of the clergy at the end of the Sasanian era and the predominantly religious view of history at this time, Zoroastrian clergy made a major distortion of existing historical information and set up history according to his wishes and goals.