چکیده:
برنامهریزی تولیدی از مهمترین وظایف و استراتژیهای مدیریت تولید است که میبایست با توجه به اقتضائات بازار رقابتی بهموقع و با مناسبترین روش در عرصههای مختلف تولید محصول، از جهت کمیت و کیفیت بهعنوان پیشگام حرکت کرد. یکی از مدیران نظام توحیدی که برنامه جامع آن در قرآن بهصورت برجسته گزارششده حضرت یوسف (ع) است. آن پیشوای وحیانی با طراحی و عملیاتیسازی برنامه تولیدی منحصربهفرد، درصدد کارایی مطلوبتر کارکنان، کیفیت بالاتر، انعطافپذیری بیشتر و بهبود وضعیت دولت و ملت بود. وی با بهرهگیری از فرهنگ مشارکتی تلاش کرد آسیبهای موجود در سیستم حاکم را با نهادینهسازی فرهنگ مسئولیتپذیری بر طرف کند و از این طریق مزایای طرح خود در مقایسه با دیگران را در شیوه مدیریت، ساماندهی امور، تولید انبوه و به هنگام، با تکیه بر سطح کیفی نگهداری قابلقبول و زنجیره تأمین و مانند آن بهمنظور حل معضلات سازمانی و مشکلات اجتماعی، ترسیم کند. پژوهش حاضر با تمسک به دادههای وحیانی و با بهرهگیری از ادبیات دانش سازمان و مدیریت و با استفاده از روش تحلیل محتوی، برنامهریزی تولیدی حضرت یوسف (ع) را کشف و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. برآیند و رهآوردهای پژوهش حاکی از آن است مدل به کارگرفتهشده توسط حضرت یوسف (ع) در یک فرایند سه مرحلهای افزون بر تأمین نیازهای زیستی و رفاه اجتماعی، تعالی معنوی، ترقی ابعاد روحانی را به همراه داشته و امروز نیز در برنامهریزیهای سازمانی میتواند بهعنوان مهمترین مدل مؤثر و کارآمد در کانون توجه قرارگیرد
Production planning is one of the most important tasks and strategies of production management, which should be taken as a pioneer in terms of quantity and quality considering the requirements of the competitive market promptly and with the most suitable method in various fields of product production. One of the administrators of the monotheistic system whose comprehensive program is prominently reported in the Quran is Hazrat Yusuf (A.S.). With the design and implementation of a unique production plan, that revelatory leader was aiming for better efficiency of employees, higher quality, more flexibility and improvement of the state of the government and the nation. By taking advantage of the participatory culture, he tried to eliminate the existing damage in the ruling system by institutionalizing the culture of responsibility and in this way the advantages of his plan compared to others in the way of management, organizing affairs, mass production and on time, relying on the level to draw acceptable maintenance quality and supply chain and so on to solve organizational problems and social issues. The present research has discovered and analyzed the production planning of Hazrat Yusuf (A.S.) by relying on revealed data and using the literature of organization and management science and using the content analysis method. The results and findings of the research indicate that the model used by Hazrat Yusuf (A.S.) in a three-stage process, in addition to providing biological needs and social well-being, has brought spiritual excellence and progress in spiritual dimensions, and today it can be considered as the most important in organizational planning, the effective and efficient model.
خلاصه ماشینی:
با عنایت به اینکه هر جامعهای به فراخور ماهیت و عناصر تشکیلدهنده خود، تحت تأثیر نظام ارزشی حاکم بر بافت جامعه است کشف و تبیین برنامههای قرآنی لازم و ضروری است؛ زیرا مدلهای موجود غربی متناسب با مبانی ارزشی و فرهنگ جوامع مادی و سرمایهداری که در آن نوع سلطه و حاکمیت مفاهیم و باورهای اومانیستی مشاهده میشود ارائه شدهاند و کسانی که در حوزه مدیریت اسلامی نیز سخن گفتهاند بعضاً به دلیل آشنای سطحی با مبانی دینی و آموزههای وحیانی تصویری از مدیر مؤثر و کارآمد و برنامههای مطلوب ارائه کردهاند که هالهای از باورهای غربی آن را فراگرفته است؛ ازاینرو پژوهش حاضر، تلاش دارد برنامه تولیدی از نگاه دینی با تأکید بر الگوی مدیریتی حضرت یوسف (ع) را از دریچهای قرآن کشف و تبیین کرده و از این رهگذر ظرفیتهای قرآن کریم در حوزه سازمان و مدیریت را ترسیم کند.
» با توجه به اینکه واژه «دَأب» معنای توالی و استمرار میدهد (راغب، المفردات فی غریب القرآن، 1374: 321؛ ابنمنظور، لسان العرب، 1414: 1/ 361)؛ و قرآن کریم آن را درباره تابش دائمی نور ماه و خورشید و تأثیرات آن در زندگی انسان بهکاربرده است: «وَ سَخَّرَ لَکمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَین» (ابراهیم/33)؛ برنامه جامع حضرت یوسف (ع) در مرحله اول؛ استفاده از تمام توان و تلاش برای هفت سال کاشت پیدرپی و ذخیره محصول مازاد بر مصرف سالانه در خوشه است تا دانهها در درازمدت از آسیب در امان بمانند (طبرسی، مجمع البیان، 1372: 5/361؛ طباطبایی، المیزان، 1417: 11/ 190؛ ابنعاشور، التحریر و التنویر، بیتا: 12/ 74).