چکیده:
پژوهش حاضر با هدف معرفی سبکهای فرزندپروری بر اساس میزان دلنگرانی والدین انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع کیفی و کاربردی بود. جامعۀ آماری پژوهش والدین ایرانی بودند که به شیوۀ نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و مکالمات آنان در 5 ماه از سال 1401 مورد مداقه قرار گرفت. 473 پارهگفتار از مکالمات 388 والد در بافت طبیعی و 512 پارهگفتار از مکالمات 428 والد در 45 سریال و فیلمهای ایرانی که حاوی عبارات دلنگرانی والدین بود، بر اساس الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ واکاوی شد. نتایج نشان داد والدین در موقعیت نابرابر و غیررسمی دغدغهمندی خود را با اهدافی نظیر مساعدت و همفکری، تحمیل نظر، اقناعگری، نصیحت، حفظ آبرو، تبرئۀ خود، شماتت و سرزنش، گلایه، اعتراض و سلب مسئولیت نسبت به فرزندانشان نشان میدهند. این عبارات بهویژه در والدین با تفکرات سنتی میتواند نشاندهندۀ الگوهای فرهنگی مانند مردنگری، جمعگرایی و کلنگری باشد. افزون بر این، در دستهبندی جدیدی از فرزندپروری برحسب میزان دلنگرانی، چهار دستۀ والدین هیچدل، بروندل، دروندل و فرادل (الف. تحمیلی، ب. اقناعی) معرفی شدند. نتایج نشان داد بیشترین میزان دلنگرانی والدین در سطح دروندلی و پس از آن، بهترتیب در سطوح فرادلی و بروندلی بوده است. این امر نشان میدهد بیشتر والدین تمایل دارند در سطح همدلی با فرزندان خود رفتار کنند. امروزه تحمیل عقاید و نظرات در خانوادههای ایرانی کمرنگ شده و افراد بیشتر به سمت فردگرایی در حرکت هستند. این امر تا بدانجا پیش میرود که برخی خانوادهها ترجیح میدهند سبکهای فرزندپروری هیچدلی و بروندلی را برگزینند. این امر به صورت افراطی ممکن است گسست عاطفی و نسلی بین والدین و فرزندان را به وجود آورد و در آیندۀ فرزندان تأثیرات سوئی داشته باشد. بنابراین برقراری تعادل میان سبکهای فرزندپروری حائز اهمیت است.
This study defines parenting styles based on the level of parental concern. A qualitative research design was chosen to address the research questions. A total of 473 statements from 388 parents’ naturally occurring conversations and 512 statements from 428 parents’ conversations in 45 Iranian TV series and films, which were relevant to parental concern, were analyzed using the conceptual model of cultuling. Results demonstrated that parents in unequal and informal situations were concerned with matters such as matters as assistance, consultation, persuasion, advice, forcing their opinions, saving face, avoiding blame, blaming, complaining, protesting, and avoiding responsibility. These expressions could indicate cultural patterns, such as masculinity, collectivism, and holism, particularly in parents with traditional thinking. In addition, a new classification of parenting styles in terms of concern levels was introduced: Apathic, Sympatric, Empathic, and Metapathic parents (a: imposed and b: persuasive). The findings revealed the most common forms of parents’ concern were empathy, metapathy, and then sympathy. This demonstrates that the majority of parents interact with their children empathically, and the imposition of opinions in traditional Iranian families has declined in recent years as more individuals move toward individualism. Moreover, some families prefer apathetic and sympatric parenting styles. In extreme cases, this may create an emotional and generational chasm between parents and children with long-term repercussions for children. Therefore, it is essential to establish a balance between parenting styles.
خلاصه ماشینی:
از سوي ديگر، افزون بر دسته بندي هاي ارائه شده از سبک هاي فرزندپروري ، والدين در فرزندپروري با بهره گيري از زبان و گفتار، فرزندان را براي زندگي در جامعه آماده مي کنند و وظيفۀ جامعه پذيري کودک بر عهدة خانواده ، به عنوان مهم ترين نهاد در جوامع انساني ، است (يکتاپرست ، اسعدي و رحيمي ،٢٨ ١٣٩٩).
ازاين رو عباراتي که والدين دربارة فرزندان خود، در بافت هاي گوناگون به کار مي برند، مي تواند نشان دهندة فرهنگ و نوع نگرش آن ها باشد و با بررسي آن ها 33 مي توان به فرهنگ مستتر در پشت اين عبارات زباني نيز پي برد (پيش قدم ، ابراهيمي ، شعيري و درخشان ، .
بدين منظور، جامعۀ آماري موردمطالعه تمامي والدين ايراني در سال ١٤٠١ بودند که نگارندگان به منظور بررسي ميزان و نوع دغدغه مندي و دل نگراني آنان نسبت به فرزندانشان ، تلاش کردند پاره گفتارهاي مربوط به اين دل نگراني ها را در تمامي بافت هاي زندگي روزمره مورد مداقه قرار دهند.
از سوي ديگر، در خانواده هايي که ميزان درون دلي و فرادلي ، به ويژه از نوع اقناعي زيادتر است ، به نظر مي رسد فرزندان از حمايت بيشتري از سوي والدين برخوردارند و همسو با نتايج پژوهش حسين نژاد و عبدالله زاده ٧٦ (١٣٩٤)، همانند خانواده هاي با سبک فرزندپروري مقتدرانه ، ارزش ها در فرزندان اين خانواده ها از بالندگي بيشتري برخوردار مي شوند.
Nisbett, Peng, Choi, & Norenzayan 20.