چکیده:
زمینه و هدف: خلیج فارس این پیشرفتگی آب در خشکی که باعث تفکیک سرزمین حجاز از فلات ایران و ایجاد ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه شده است، دارای موقعیتی استراتژیک و بسیار مهم در عرصه حقوق بین الملل می باشد. با توجه به منافع اقتصادی این آبراه بخصوص در حوزه نفت و گاز موجود در منطقه فلات قاره و مبادلات گسترده کالا در حوزه خلیج فارس، مطالعه و بررسی نظام حقوقی حاکم بر این آبراه بین المللی دارای حساسیت و اهمیت فراوانی می باشد.روش تحقیق: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است.نتایج و یافته ها: در این پژوهش با بررسی نظام حقوقی خلیج فارس و قراردادهای منعقده در خصوص تحدید حدود فیمابین کشورهای ساحلی ، اصول در نظر گرفته شده در کنوانسیون حقوق دریاها ۱۹۸۲ و کنوانسیون راجع به فلات قاره ۱۹۵۸ و تاثیر موافقتنامه های تحدید حدود بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس در تدوین نظام حقوقی خلیج فارس مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده ، در تحدید حدود این آبراه استراتژیک با تبعیت از قوانین و مقررات بین المللی ، ایران رویه معمول و عمومی حاکم در خلیج فارس یعنی طرفداری از خط منصف و خط متساوی الطرفین را دنبال نموده است.
AbstractBackground and purpose: The Persian Gulf, this advancement of water in the land, which has caused the separation of the Hejaz land from the Iranian plateau and the creation of geopolitics in the Middle East region, has a strategic and very important position in the field of international law. Considering the economic benefits of this waterway, especially in the field of oil and gas in the continental plateau region and the extensive exchange of goods in the Persian Gulf, the study and investigation of the legal system governing this international waterway is very sensitive and important.Research method: The current research was conducted using analytical and descriptive methods.Results and findings: In this research, by examining the legal system of the Persian Gulf and the agreements concluded regarding the delimitation of the boundaries between the coastal countries, the principles considered in the 1982 Convention on the Law of the Sea and the 1958 Convention on the Continental Shelf and the effect of the delimitation agreements between Iran And the countries of the Persian Gulf are taken into consideration in the formulation of the legal system of the Persian Gulf. According to the results obtained, in delimiting the limits of this strategic waterway, following the international laws and regulations, Iran has followed the usual and general practice in the Persian Gulf, which is to favor the fair line and the equal line of the parties.
خلاصه ماشینی:
تحديد حدود فلات قاره خليج فارس در پرتو قوانين و مقررات حقوق بين الملل (مبتني بر نگاه امنيت در تحديد حدود مناطق دريايي) امرالله آذرکشت ،١ مصطفي زارعي ،٢ هانيه وجداني اسگويي 3 چکيده زمينه و هدف : خليج فارس اين پيشرفتگي آب در خشکي که باعث تفکيک سرزمين حجاز از فلات ايران و ايجاد ژئوپليتيک در منطقه خاورميانه شده است ، داراي موقعيتي استراتژيک و بسيار مهم در عرصه حقوق بين الملل مي باشد.
نتايج و يافته ها: در اين پژوهش با بررسي نظام حقوقي خليج فارس و قراردادهاي منعقده در خصوص تحديد حدود في مابين کشورهاي ساحلي ، اصول در نظر گرفته شده در کنوانسيون حقوق درياها ١٩٨٢ و کنوانسيون راجع به فلات قاره ١٩٥٨ و تاثير موافقتنامه هاي تحديد حدود بين ايران و کشورهاي حوزه خليج فارس در تدوين نظام حقوقي خليج فارس مورد توجه قرار مي گيرد.
اما در حال حاضر چنين دکترين هايي در بحث حقوق درياها کاربردي ندارد و مورد پذيرش جامعه بين المللي نيست و طبق قوانين و مقررات حقوق بين الملل درياها و کنوانسيون هاي سالهاي ١٩٥٨ ژنو و ١٩٨٢ مونتگويي حقوق درياها انجام مي شود و قدر مسلم حاکميت دولت ساحلي بر بخشي از آبهاي ساحلي خود بر اين اساس پذيرفته شده است .
٥. خليج فارس و رژيم حقوقي آن از سال ١٩٢٥ ميلادي و در کنفرانس تجارت اسلحه در ژنو، که براي نخستين بار و در راستاي اهداف و منافع اقتصادي دولت هاي بزرگ برگزار گرديد، خليج فارس به عنوان يک درياي آزاد معرفي شد، تا قبل از کنفرانس سوم حقوق درياها در خصوص درياهاي بسته و نيمه بسته ، رويه حقوقي و بين المللي واحدي وجود نداشته است .