چکیده:
ائمه اطهار (ع) نهتنها در تبیین معارف الهی، بلکه در روشها الگو هستند. ازاینرو، شناخت راهبردهای آنان در مواجهه با شبهات اهمیت و اولویت دارد. مسیله پژوهش، کشف راهبردهای روشی معصومان در پاسخگویی به شبهات کلامی؛ و فرضیه تحقیق، «امکان دستیابی به راهبردهای یادشده است». با تبیین روشهای مواجهه معصومان با شبهات، افقها و راهبردهای جدیدی برای پاسخگویی کشف خواهد شد. روش پژوهش، کتابخانهای و مراجعه به مهمترین منابع روایی و استخراج روایات کلامی معصومان (ع) و تحلیل آنهاست. یافتهها نشان میدهد: مهمترین راهبرد ایمه اطهار (ع) هنگام پاسخگویی به شبهات، راهبرد برهانی است. آنان از حیث صورت برهان، در غالب موارد، هنگام مواجهه با افراد عادی از «برهان انی» و در مواجهه با دانشمندان از «برهان لمی» استفاده کردهاند. از حیث مواد برهان، در پاسخهای مربوط به خداشناسی، از اولیات؛ در براهین اثبات وجود خدا، از محسوسات؛ در شبهات راهنماشناسی از تجربیات؛ در مباحث دروندینی از متواترات و در شبهات فقهی و روایی از حدسیات بهره بردهاند. استفاده معصومان (ع) از فطریات، در مباحث گرایشی بوده است.
خلاصه ماشینی:
برخی از یاران ائمه( هنگام مواجهه با شبهات و در مناظرات، اصول را از معصومان تلقی میکردند و خودشان با توجه به آن اصول، روشها را کشف و اجرا میکردند؛ چنانکه هشام در توضیح روش مناظرهاش به امام صادق( به نکته فوق اشاره کرده است (کلینی، 1363، ج 1، ص 169).
امام کاظم( نیز در پاسخ به شبههای در استدلال به این مطلب که نزول خداوند به دنیا محال است، از یکی دیگر از اولیات استفاده کرده است.
در این روایت نیز امام( به یکی از مقدمات یقینی که از اولیات شمرده میشود، اشاره کرده است؛ زیرا برهان عقلی ثابت میکند که اگر چیزی دارای جزء باشد، در تحقق خودش نیازمند اجزایش خواهد بود؛ و از سویی هر چیزی که نیازمند باشد، ممکن و در ذات خود حادث خواهد بود؛ درحاليکه خداوند قدیم است.
در روایات، موارد فراوانی از استدلال به تجربیات برای اثبات صانع یا صفات او و پاسخ به شبهات اعتقادی بهچشم میخورد؛ براي نمونه امام صادق( در پاسخ ابن ابیالعوجاء که پرسید: چه دلیلی بر حدوث اجسام وجود دارد؟ فرمود: من هیچ جسم کوچک و یا بزرگی را نیافتم، جز آنکه اگر با مثل خودش ضمیمه شود، بزرگتر میشود و این خود، مایۀ دگرگونی از حالی به حالی دیگر است و اگر جسم قدیم بود، نه خود را از دست میداد و نه دگرگون میشد؛ زیرا آنچه دچار دگرگونی است، رواست که باشد یا نباشد؛ پس همین که نبوده و سپس بود شده، یعنی حادث است.