چکیده:
اصول دین، پایههای اعتقادی فروع هستند و تمام جهتگیریهای انسان در زندگی به اصول عقاید او برمیگردد. بحرانهای موجود در جامعه امروز، بیانگر این حقیقت است که اصول اعتقادات با جانودل مردم گره نخورده است. یکی از راههای درونی کردن باورهای اصیل دین، طرح مباحث اصول اعتقادی از منظر فطرت است. بانو مجتهده امین از علمای بزرگ معاصر، بااینکه بهصورت مستقل، بحث فطرت و معارف فطری را مطرح نکرده است؛ اما در ضمن مطالب تفسیری، کلامی و فلسفی ایشان میتوان مویداتی مبنی بر فطری بودن اصول دین یافت. بانو امین در تفسیر آیه فطرت، فطرت را همان دین اسلام میداند. از این سخن وی میتوان فطری بودن تمام آموزههای کلی دین، ازجمله اصول اعتقادات را استنباط کرد. از جهت اثباتی نیز دلایلی در آثار بانو امین یافت میشود که با تکیه بر فطرت اولیه انسانها، اصول دین را اثبات کرده است. گرچه ایشان در باب اثبات وجود مبدا، دلالت فطرت بر وجود خداوند را مسکوت گذاشته؛ اما برای اثبات توحید، سایر اوصاف کمالی حق، معاد و نبوت، به مقتضیات فطرت استناد جستهاند. در نوشتار حاضر سعی شده است با روش توصیفی تحلیلی، به تبیین و تحلیل دیدگاه بانو مجتهده امین در زمینه فطری بودن اصول دین پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
بانو مجتهده امين از علماي بزرگ معاصر، بااينکه بهصورت مستقل، بحث فطرت و معارف فطري را مطرح نکرده است؛ اما در ضمن مطالب تفسيري، کلامي و فلسفي ايشان ميتوان مؤيداتي مبني بر فطري بودن اصول دين يافت.
بانو امين با اينکه در اکثر موارد، واژه فطرت را در مورد انسان بهکار برده، اما گاهي در آثارش واژههاي فطرت، طبيعت و غريزه را بهجاي يکديگر استعمال کرده است؛ ازجمله ميفرمايد: «حيوانات نيز به فطرت خود، بلکه اجزاء عالم، آن وجود يگانه يکتا را تسبيح و تقديس ميکنند» (امين، 1355، ص 24).
بنابراين طبق نظر بانو امين، گرچه در همۀ موجودات، مرتبه ضعيفي از معرفت و عشق به خداوند وجود دارد؛ اما انسان بهدليل شدت وجودياش، از بينش شهودي و گرايش آگاهانه برخوردار است و اين همان معناي «فطرت» است.
ازاينرو، بانو امين فطرت را دين اسلام معرفي ميکند که از اين کلام بانو، ميتوان فطري بودن همۀ خطوط کلي و معارف اصيل دين، ازجمله توحيد را استنباط کرد.
با دقت در استدلالهاي بانو امين روشن ميشود که ايشان مانند بحث معاد، از طريق تمسک به مقتضيات فطرت، ضرورت نبوت را اثبات کرده است؛ زيرا مقدمه اول، ناظر به توحيد و ساير صفات کمالي خداوند است که ثابت شد امري فطري هستند؛ و مقدمه دوم نيز بر مبناي ناتواني و ضعف انسان و عقل اوست که هرکس بالوجدان اين کمبودها را درون خود مييابد و به آنها اعتراف ميکند.
2. بانو امين با اينکه اصل وجود خدا را امري فطري ميداند، اما در باب اثبات خدا، بحث دلالت فطرت بر وجود خداوند را مسکوت گذاشته است.