چکیده:
پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی و بین رشته ای مسئولیتپذیری در معنادرمانی ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی و مولانا، شاعر و عارف نامدار ایرانی است. در معنادرمانی آزادی اراده و مسئولیتپذیری توامان و نمایانگر انسانبودن است. به باور فرانکل شناخت مسئولیت راهی برای کشف معنای زندگی است. مولانا نیز مسئولیتپذیری را مبنای زندگی میداند و انسان را به پذیرش مسئولانه اعمال در دنیا و آخرت رهنمون میسازد. او همچون فرانکل ما را در قبال خداوند، خود، دیگران، موقعیت و سرنوشت مسئول میشمارد و از فرافکنی برحذر میدارد. هدف از این پژوهش بیان شباهتها و تفاوتهای دیدگاه این دو اندیشمند درخصوص مسئولیتپذیری و مقایسة یک نظریة مطرح روانشناسی با اندیشة عرفانی تعلیمی مولاناست. پژوهش بین رشته ای حاضر به روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسشهاست که وجوه همسویی یا تفاوتهای احتمالی این دو دیدگاه در چیست؟ دستاورد پژوهش بیانگر این است که آبشخورهای دو اندیشه برای بیان یک آموزة واحد متفاوت است. فرانکل از منظر روانشناسی وجودگرا و مولانا بر اساس آموزههای قرآنی و عرفان اسلامی به مسئولیت پذیری پرداخته است. فرانکل معتقد به کشف مسئولیتی منحصربهفرد در تمامی جنبه های زندگی است؛ اما مولانا غیر از باورمندی به مسئولیت های خاص هر فرد، مسئولیت های بنیادین انسانی را نیز بیان کرده است. به عقیدة فرانکل انسان در دنیا مسئول انتخابهایش است؛ اما در نگاه مولانا انسان نه تنها در دنیا مسئولیت انتخابهایش را بر عهده دارد؛ بلکه با اعمال دنیایی پاداش و جزای اخروی خویش را نیز رقم میزند. فرانکل مسئولیت گریزی را نتیجة ناتوانی در کشف معنا می شمارد و مولانا آن را حاصل غلبة نفس اماره و ریشة بسیاری از بیاخلاقی ها میداند.
The current research is a comparative and interdisciplinary analysis of the concept of responsibility in Austrian psychiatrist, Viktor Frankl’s theory of logotherapy, and Rumi, a famous Iranian poet and mystic. In Logotherapy, freedom of will and responsibility are intertwined and indicative of humanity. According to Frankl, recognizing one's responsibility is one way to discover the meaning of life. Rumi also considers responsibility as the foundation of life and guides people to act responsibly in this world and for the hereafter. Similar to Frankl, he considers us responsible to God, ourselves, others, in situations and in our destiny and warns against projection. The present research draws on a descriptive-analytical method to compare and contrast the views of these two thinkers on the concept of responsibility. In other words, the paper is a comparative study of a prominent psychological theory with Rumi's mystical-educational views. The results of the research show that the sources from which the same doctrine initiates in these two thinkers are different. Frankl deals with the concept of responsibility from the stand point of existentialist psychology, and Rumi does so, from the perspective of Quranic teachings and Islamic mysticism. Frankel believes in discovering a unique responsibility in regard to all aspects of life. Rumi, on the other hand, believes in each person’s specific responsibilities as well as fundamental human responsibilities. According to Frankl, every human being is responsible for his/her choices in this world; however, in Rumi's view, one's responsibility for his/her actions is not limited to the life in this world; one's actions determine one's state of reward and punishment in the afterlife. Frankel considers evasion of responsibility as a result of the inability to discover meaning, while Rumi considers it as a result of the mastery of carnal desires and a root cause many immoralities.
خلاصه ماشینی:
واژه هــاي کليــدي : مســئوليت پذيري ، معنادرمانــي ، ويکتــور فرانــکل ، مولانــا، مثنــوي، بين رشــته اي مقدمه ادبيــات تطبيقــي مطالعــۀ ادبيــات فراســوي مرزهــاي يــک کشــور و مطالعــۀ روابــط ميـان ادبيـات و سـاير قلمروهـاي دانـش و معرفـت ، علـوم و ديـن اسـت (رمـاک ١٣٩١: ٥٥) و بــا ايجــاد ارتبــاط ميــان رشــته ها مانــع از انــزواي علــوم انســاني شــده اســت (انوشــيرواني ١٣٨٩: ١٧).
مقايســۀ انديشــۀ فرانــکل و مولــوي ، بــا نظــر بــه تعــارض مبنايــي رويکـرد ايـن دو انديشـمندـ يکـي روان شناسـي وجودگـرا و ديگـري عارفـي خداگـراـ ممکـن اســت قيــاس مع الفــارق تلقــي شــود؛ امــا هــدف ايــن پژوهــش نــه همســان پنداري ؛ بلکــه بررسـي تشـابهات و تفاوت هـاي دو رويکـرد بـه مسـئله اي خـاص (مسـئوليت پذيري ) اسـت .
پيشينۀ پژوهش فاطمــه تقي يــاره در قســمتي از مقالــه اش بــا عنــوان «اســتخراج مؤلفه هــاي روان درمانگــري وجــودي از انديشــۀ جلال الديــن محمــد مولــوي » (١٣٩١) بــه پژوهــش در زمينــۀ آزادي انتخــاب و مســئوليت پذيري در وجودگرايــي پرداختــه و در نتايــج پژوهــش اثبـات کـرده اسـت کـه مولانـا نيـز همسـو بـا روان شناسـان وجودگـرا بـاور دارد کـه انسـان ســازندٔە سرنوشــت خويــش اســت .
معنادرمانــي مي کوشــد بيمــار را از مســئوليت خــود آگاه کنــد و بيمــار بايــد بپذيــرد در برابــر مســئوليتي کــه زندگــي بــر عهــدٔە او مي گــذارد بــه چــه کســي بايـد پاسـخ دهـد؛ جامعـه يـا وجـدان خويـش (فرانـکل ١٣٩٧ الـف : ١٦٦)؟ فرانـکل معتقـد اســت معنــا بــه اختيــار و دلخــواه بــه انســان داده نمي شــود و بــا احســاس مســئوليت بايــد 1 1 Responsibility2 Response3 Ability بــه جســتجوي آن همــت گماشــت (فرانــکل ١٣٩٧ د:٧١).