چکیده:
اگر اعضای یک جامعه از سطح پایینی از وفاداری سیاسی برخوردار باشند مشروعیت و بقای نظام سیاسی تهدید میگردد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت تغییرات بین نسلی در گروههای مرجع سیاسی و تأثیر آن بر وفاداری سیاسی صورت گرفته است. این پژوهش از نوع هدف توصیفی، در بعد زمان مقطعی و در بعد روش اجرا پیمایشی است. جامعه آماری شهروندان 18 تا 60 سال شهر کرمانشاه هستند که با استفاده از نرمافزار SPSS حجم نمونه برابر با 353 نفر برای مطالعه انتخاب شدند. روش نمونهگیری، احتمالی از نوع خوشهای است. نتایج ضریب کرونباخ و تحلیل عامل تائیدی، صلاحیت پرسشنامه را تائید میکند. نتایج پژوهش نشان میدهد ریشه اختلاف گروههای مرجع با تغییرات نسلی در مورد نهاد خانواده بر نسل اول و دوم، نهاد دین نسل اول و دوم با نسل سوم، رسانههای جمعی نسل اول و سوم است. در زمینه وفاداری سیاسی ریشه اختلاف میانگین بین نسلی به نسلهای اول و سوم مربوط است بهگونهای که نسل اول وفاداری سیاسی بیشتری دارند. مقادیر رگرسیونی نشان میدهد که رسانههای جمعی با مقدار 426٪ بیشترین تأثیر را بر وفاداری سیاسی داشتهاند. متغیر آگاهی سیاسی و تمایل به جهانی شدن بر وفاداری سیاسی تأثیر معکوس و چهار بعد شاخص جامعهپذیری سیاسی با وفاداری سیاسی همبستگی مثبت دارد.
If the members of a society have a low level of political loyalty, the legitimacy and survival of the political system is threatened. Therefore, the current research was conducted with the aim of understanding generational changes in political reference groups and its impact on political loyalty. This research is descriptive, in terms of cross-sectional time, and in terms of survey execution method. The statistical population is the citizens of Kermanshah between the ages of 18 and 60, who were selected for the study using Spss software, with a sample size of 353 people. The sampling method is cluster probability. The results of Cronbach coefficient and confirmatory factor analysis confirm the qualification of the questionnaire. The results of the research show that the root of the difference between generational groups is the generational changes regarding the institution of the family on the first and second generation, the institution of religion of the first and second generation and the third generation, mass media of the first and third generation. In the field of political loyalty, the root of the average difference between generations is related to the first and third generations in such a way that the first generation has more political loyalty. Regression values show that mass media has the greatest impact on political loyalty with a value of 426%. The variable of political awareness and tendency to globalization has an inverse effect on political loyalty and the four dimensions of political socialization index have a positive correlation with political loyalty.
خلاصه ماشینی:
۱. پیشینۀ پژوهش محمدیفر و نصر١صفهانی (۱۴۰۰) در پژوهشـی بـا عنـوان «نقـش جامعه پـذیری سیاسـی و کارگزاران آن در میزان وفاداری سیاسی شهروندان ؛ مطالعۀ موردی شهر اصفهان » نشـان داده انـد که بین جامعه پذیری سیاسی و کارگزاران آن (خـانواده ، نظـام آموزشـی، همسـالان ، رسـانه های جمعی، احزاب سیاسی، و دین داری) با میـزان وفـاداری سیاسـی شـهروندان ، رابطـۀ معنـاداری وجود دارد.
الگوی استاندارد تحلیل عامل تأییدی متغیر گروه های مرجع همچنین ، الگوی شمارٔە (۲) مقادیر استانداردشدٔە تحلیل عامـل تأییـدی بـرای متغیـر شـاخص های جامعه پذیری سیاسی را نشان میدهد که برپایۀ مقدار بار عاملی هر متغیر کـه بیشـتر از ۰/۴۰ درصـد است ، میتوان گفت ، الگوی تحلیل عاملی برای شاخص های جامعه پذیری سیاسی، بیـانگر مناسـب بودن سطح روایی پرسش نامه برای سنجش این شاخص و ابعاد آن است .
نتایج آزمون T در سطح خطای کمتر از ۵ درصد نیز نشان میدهد، بین هر ۴ گویۀ شاخص جامعه پذیری سیاسـی بـا وفـاداری سیاسی، رابطه وجود دارد؛ به گونه ای که گویۀ مذهبی با مقدار بتای ۰/۵۹۲ و گویۀ عدالت اجتماعی با مقدار بتای ۰/۲۰۵، بیشترین تأثیر را بر میزان وفاداری سیاسی داشته اند.
مقادیر استاندارد تحلیل مسیر نتیجه گیری پژوهش حاضر با هدف تبیین تغییرات بین نسلی گروه های مرجع سیاسی و تأثیر آن بر وفـاداری سیاسی شهروندان شهر کرمانشاه انجام شده است .
نتایج پـژوهش نشـان میدهـد کـه تفاوت هـای نسلی و ارزش ها و هنجارهای مرتبط با هر نسل در شهر کرمانشاه سبب شده است که نسل های مختلف ، گروه های مرجع متفاوتی را برای جامعه پذیری خود درنظر بگیرند.