چکیده:
هدف این تحقیق مطالعه ارتباط شبکههای اجتماعی مجازی با تمایل به مشارکت در حفظ محیط زیست در بین شهروندان تهرانی است. مشارکت محیط زیستی به عنوان متغیر وابسته بر اساس رفتار و همکاری زیست محیطی عملیاتی گردیده است. چارچوب نظری مبتنی بر نظریه شبکه ولمن و نظریه کاشت گربنر روش تحقیق مورد استفاده کمی- پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. شیوه نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای است و حجم نمونه پس از حذف دادههای پرت 384 نفر به دست آمد.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین تمایل به مشارکت در حفظ محیط زیست و میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی(0.492=r)، اعتماد به شبکههای اجتماعی مجازی(0.339=r)، فعالیت در شبکههای اجتماعی مجازی(0.348=r) و دانش زیست محیطی(0.348=r) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع مشارکت در فعالیت های زیست محیطی تابعی از اعتماد و عملکرد آگاهانه کاربران در فضای مجازی با محوریت زیست محیطی است و با نتایج آزمون تحلیل واریانس با 0.000=Sig و 22.91=F ،کاربرانی که به منظور کسب اطلاعات جدید از فضای مجازی استفاده میکنند، تمایل بیشتری به مشارکت در حفظ محیط زیست دارند و نسبت به محیط زیست خود بیشتر احساس مسئولیت میکنند و درفعالیتهای زیست محیطی همکاری بیشتری دارند.
The purpose of this study is to study the relationship between virtual social networks and the desire to participate in environmental protection among Tehran citizens. Environmental participation has been implemented as a dependent variable based on environmental behavior and cooperation. The theoretical framework based on Wellman's network theory and Gerbner implantation theory is a research method used quantitatively and the research tool is a researcher-made questionnaire. The sampling method is a multi-stage cluster and the sample size was obtained after deleting the outdated data of 384 people. The research results indicate that between the desire to participate in environmental protection and the use of social networks There is a positive and significant relationship between virtual (r = 0.492), trust in virtual social networks (r = 0.339), activity in virtual social networks (r = 0.348) and environmental knowledge (r = 0.348). In fact, participation in environmental activities is a function of the trust and conscious performance of users in cyberspace with an environmental focus, and with the results of analysis of variance with Sig = 0.000 and F = 22.91, users who use cyberspace to obtain new information. They are more willing to participate in environmental protection, feel more responsible for their environment, and cooperate more in environmental activities.
خلاصه ماشینی:
ازنظر صفي پور و زعيم دار (١٣٩٧) شبکه هاي اجتماعي مجازي با انتشار اخبار و افزايش ١٣٤ فصلنامه علمي سال شانزدهم ، زمستان ١٤٠٠ شماره ٤٩ آگاهي و ايجاد حساسيت و آموزش و ارائه اطلاعات مناسب در حيطه محيط زيست و تشويق مردم به شرکت در کمپين ها و فعاليت هاي محيط زيستي ، نگرش و رفتار زيست محيطي کاربران را جهت ميدهد و افکار عمومي را بيدار ميکند.
ادبيات تجربي - کرمي دارابخاني و همکاران (١٣٩٨) در مقاله اي با عنوان «نقش رسانه و مؤلفه هاي آموزش محيط زيست بر رفتار محيط زيستي» با نظرسنجي از ١٤٨ نفر از اعضاي نهادهاي محيط زيستي استان تهران دريافتند، رسانه با ارائه اطلاعات و افزايش دانش زيست محيطي فصلنامه علمي سال شانزدهم ، زمستان ١٤٠٠ شماره ٤٩ 137 افراد و تسهيل گري اطلاعات محيط زيستي و ترويج نگرش مثبت ، رفتارهاي زيست محيطي افراد را اصلاح ميکند و شبکه هاي اجتماعي مجازي با ايجاد حساسيت و ارائه آموزشهاي محافظتي در حوزه محيط زيست ، افراد را به مشارکت در فعاليت زيست محيطي و تغيير نگرش و اصلاح رفتارهاي مصرفي دعوت ميکند.
بر اساس نظر گربنر، ميزان استفاده و حضور و فعاليت در فضاي رسانه اي (شبکه هاي اجتماعي مجازي) و اعتماد و فصلنامه علمي سال شانزدهم ، زمستان ١٤٠٠ شماره ٤٩ 143 علاقه به اين فضا، نقش تعيين کنندهاي در پذيرش پيامهاي رسانه اي و آموزش رسانه اي در حوزه محيط زيست دارد.