چکیده:
حدود چندین سال پیش از جنگهای جهانی میگذرد اما آنچنان که پیداست دوباره چهرهی کریه این جنگ اینبار در کشور اوکراین سایه انداخته است. تصویر وحشتناکی از نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت را ترسیم کرده و یک تراژدی غمبار و به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان و کودکان و زنانی که قربانی این جنگها هستند و آنان کسانی هستند که قربانی سیاستورزیهای مرسوم اصحاب قدرت میشوند و این وجدان انسان مدارانه جهان را کشتهاست. بیشک اولین قربانیان در این جنگ، انسانها هستند که بهخاطر سیاستها و عطش بیپایان حاکمان و سردمدارن برای قدرتنمایی، با تجاوز نظامی به خاک کشوری دیگر و همچنین با توسل به جنایاتی مثل نسل کشی و...، اصولی از قبیل اصل استقلال سیاسی و تمامیت ارضی و حق حاکمیت را نقض مینمایند. از آنجایی که کلیهی اعضای خانوادهی بشری دارای حقوق یکسان، برابر و انتقال ناپذیری هستند و این حقوق بر اساس اصول بنیادین حقوق بشر بنا شده که در صورت شناسایی و اجرای کامل، صلح، آزادی و عدالت را در جهان خواهیم دید؛ ولی عدم شناسایی و پایبند نبودن به این حقوق، منتهی به اعمال وحشیانهای گردیدهاست که روح بشریت را به عصیان وا داشتهاست؛ این امر باعث شده تا ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد بوده و از ترس و فقر، فارغ باشند، بهعنوان بالاترین آمال و آرمان بشر شناخته شدهاست و اساسا باید حقوق انسانی را اجرا نمود تا بشر بهعنوان آخرین علاج، مجبور به قیام بر ضد ظلم و فشار نگردد و اساسا لازم است توسعه روابط بینالملل مورد تشویق قرار بگیرند. هدف این است که صلح و امنیت بینالمللی به جهانیان باز گردد؛ همچنین در سازمان ملل متحد و اساسنامه دیوان بینالمللی دادگستری درصدد آن هستند که کشورها، مسئولیت اعمال متخلفانه خودشان را بر عهده بگیرند و دولتی که مسئول ارتکاب اعمال متخلفانه بینالمللی است، ملزم به جبران خسارت شود؛ زیرا امروزه حقوق بینالملل، به نسل دوم حقوق بشر؛ یعنی انسانها که عضوی از جهان هستی میباشند، اهمیت فراوانی داده است؛ اما با این وجود بسیاری از کشورها هنوز در حال جنگ با یکدیگر بر سر منافع خود میباشند اما سازمان ملل متحد و دیوان بینالمللی دادگستری، صلح و امنیت بینالمللی را به جهان باز میگردانند؛ وگرنه به قول انیشتن: «اگر جنگ جهانی سومی رخ دهد، بیشک با بمب اتم خواهدبود و جنگ جهانی چهارم با چوب و چماق خواهد بود».
خلاصه ماشینی:
با اینکه جنگ بر خلاف حقوق بشر و ناقض صلح و امنیت بینالمللی میباشد و یک وضعیت فوقالعاده استثنایی در برابر صلح است؛ اما با این وجود، جنگی میان اوکراین و روسیه شکل گرفت و در ارتباط با این جنگ، بیشترین افراد آسیبدیده را میتوان غیرنظامیان، زنان و کودکان نامید و به نوعی، کشور روسیه، جرم نسل کشی یا همان ژنوساید و تجاوز نظامی را انجامداد؛ همچنین شارل دوفیشر در کتاب خود نیز بیان نموه است:« تک تک کشورها در جامعه بینالمللی دارای مسئولیت هستند.
» و طبق این تعریف میتوان اینگونه بیان نمود که کشور روسیه دارای مسئولیت بینالمللی میباشد و طبق منشور سازمان ملل متحد، ما مردم ملل متحد با تصمیم به محفوظ داشتن نسلهای آینده از بلای جنگ که دوبار در مدت یک عمر انسانی افراد بشر را دچار مصیبتهای غیر قابل تصور، نموده و با اعلام مجدد پایبندی خود به حقوق بنیادی بشر و به حیثیت ارزش شخصیت انسانی و به تساوی حقوق مرد و زن و همچنین بین ملت ها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایط لازم برای حفظ عدالت و احترام الزامات ناشی از عهدنامه ها و سایر منابع حقوق بینالملل و کمک به ترقی اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر میباشیم.