چکیده:
نرخ ارز، هنگامی که با تحولات اقتصادی تعدیل نشود، موجب انحراف نرخ واقعی ارز شده و در چنین شرایطی کالاها و خدمات وارداتی به طور مستقیم با افزایش قیمت مواجه میشوند. تخصیص ارز با نرخ ترجیحی به بخش کشاورزی به دلیل نقش ذاتی خود در تامین امنیت غذایی سبب شده تا قیمت کالاها در بازار، چندنرخی شود. در چنین شرایطی سوال اصلی این مقاله این است که، آیا تخصیص ارز ترجیحی یا رسمی (4200 تومانی) به شکر توانسته است به قیمت نهایی این کالا منتقل شود. برای پاسخ به این سوال از دادههای سری زمانی قیمت شکر در داخل و جهانی آن، نرخ ارز رسمی طی دوره زمانی فروردین 1390 الی آذر 1398 با تواتر ماهانه و الگوی غیرخطی مارکوف سوئیچینگ (MSIAH) استفاده شده است. بررسی آزمون خطیبودن نشان میدهد که متغیرهای مدل دارای ارتباط و رفتار غیرخطی بوده در نتیجه، بکارگیری الگوی غیرخطی مارکوف سوئیچینگ، مناسب است.
نتایج تحقیق نشان داد که، طی دوره زمانی فروردین 1390 الی آذر 1398، متوسط نرخ رشد قیمت ماهانه شکر برابر 5/1درصد بوده است. این در حالی است که، طی دوره اجرای سیاست ارز ترجیحی (اردیبهشت 1397 الی آذر 1398)، که این بدان معناست که تخصیص ارز ترجیحی نتوانسته است، اثر نرخ ارز بر قیمت شکر را مهار کند.
همچنین نتایج حاکی از آن است که در کوتاهمدت، عبور نرخ ارز به قیمت شکر در دو رژیم اتفاق افتاده که در رژیم دوم معنیدار و برابر 5 درصد و در بلندمدت نیز میزان عبور در این رژیم، برابر 6 درصد بوده است.
Due to its inherent role in ensuring food security and as one of the productive sectors of the economy, the agricultural sector has a priority in receiving preferential currency. Having a preferred currency has caused the price of this commodity in the market to be multi-valued. On the other hand, the allocation of billions of dollars at a price lower than the free market price of foreign exchange to imports makes the percentage of the effect of the preferred currency on the price of commodities more important. In such circumstances, it must be determined whether the allocation of preferential or bank currency (42000Rials) to sugar has been able to be transferred to the final price of this commodity. To answer this question, time series data with monthly frequency of domestic sugar prices, official exchange rates and world prices during the years 2011: 03-2019:11 and the nonlinear pattern of Markov MSIAH regime change have been used. The results showed that during the period 2011:03-2019:11, the average monthly growth rate of the price of this product was equal to 1.5 percent. Meanwhile, during the period of implementation of the preferential exchange rate policy, the average monthly price growth rate was equal to 2.7 percent. The results also show that in the short run, the exchange rate pass-through to sugar price in the second regime was significant and equal to 5%. In the long run, the exchange rate pass-through in this regime was equal to six percent.
خلاصه ماشینی:
براي پاسخ به ين سؤال از داده هاي سري زماني يمت شکر در داخل و جهاني آن ، نرخ ارز رسمي طي دوره زماني فروردين ١٣٩٠ الي آذر ١٣٩٨ با تواتر ماهانه و الگوي غيرخطي مارکوف سو يچينگ (MSIAH) استفاده شده است .
براي پاسخ به اين سؤال اساسي از داده هاي سري زماني با تواتر ماهانه قيمت کالاي شکر در داخل ، نرخ ارز رسمي و قيمت جهاني آن طي سال هاي ١٣٩٨:٠٩- ١٣٩٠:٠١ و الگوي غيرخطي تغيير رژيم مارکوف با تصريح ١ MSIAH استفاده شده است .
Goldfeld and Quandt نحوه عبور تغييرات نرخ ارز به قيمت هاي داخلي در قالب اثرات مستقيم و غيرمستقيم به صورت زير دسته بندي ميشود: الف ) اثر مستقيم اين اثر نشان دهنده عبور تغيير نرخ ارز به قيمت واردات از طريق بخش خارجي يک کشور است .
مدل اصلي اين مقاله براي برآورد (تخمين ) اثر انتقال تغييرات نرخ ارز بر سطح قيمت کالاهاي وارداتي شکر با استفاده از مدل هاي ماکوف سويچينگ با تغيير در ميانگين ، واريانس خطا و ضرايب برآوردگرهاي غير تصادفي به صورت زير ارائه ميشود ( بهرام شاه ١ و همکاران ، ٢٠١٧): )به تصویر صفحه رجوع شود) درمدل فوق Δ نشان دهنده اپراتور تفاوت (اختلاف ) مرتبه اول است ، πt تغييرات قيمت شکر وارداتي (در بسته بندي ٩٠٠ گرمي) است ، rt نرخ ارز اسمي (دلار با نرخ ترجيحي) است ، *πt تغييرات قيمت جهاني شکر است و ε که جز اخلال با توضيح نرمال و ميانگين صفر و واريانس ()٢ و t که نشان دهنده دوره زماني است .