چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، «مقایسه سیاستهای اقتصادی دولتهای جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی و بررسی جایگاه سرمایهگذاری خارجی در سیاستهای اقتصادی آنها از سال ۲۰۰۵ تا 2020» میباشد. در این راستا، مدل مرحلهای والت روستو (در چارچوب نظریات توسعه گرایانه مبتنی بر تولید) مورد استفاده قرار می گیرد. روستو، برخلاف بسیاری از اندیشمندان حوزۀ توسعه معتقد است منابع طبیعی از جمله نفت در قالب منابع سرمایه ای در کنار عواملی مانند دولت مدرن، نهادی و قانونگرا-هر چند دیکتاتوری نرم- به عنوان عاملی مثبت و شتاب دهنده در جهت افزایش درآمد سرانه، افزایش انباشت سرمایه و ثروت، در طی فرآیندهای تاریخی توسعه به ویژه گذار از مرحله سنتی به مرحله پیش از خیز اقتصادی و نیز گذار از مرحله جهش اقتصادی به مرحله بلوغ اقتصادی (مرحلۀ ماقبل مصرف انبوه)، نقشی سازنده ایفا مینماید. با این فرضیه که «درآمدهای نفتی- به مثابه عامل پایهای به همراه عوامل حمایت کننده مانند زمامداری مبتنی بر قانون و سرمایه خارجی»، باعث گردیده تا امارات متحده عربی از سال 2005 به بعد سیاست اقتصادی توسعه گرایانه خاصه در زمینههایی مانند رشد اقتصادی، افزایش درآمد ملی، کاهش بیکاری و ... با فاصلۀ زیادی نسبت به جمهوری اسلامی ایران در پیش بگیرد. نتایج نشان می دهد که عواملی مانند ماهیت ایدئولوژیک و تفاوت نگاه حاکمان جمهوری اسلامی ایران به مفاهیمی چون منافع ملی، نظام بینالملل، جهانی شدن و ... باعث گردیده تا این کشور در مقایسه با امارات متحدۀ عربی، در استفاده از نفت در گذار به توسعۀ اقتصادی، با موفقیت چندانی رو به رو نگردد.
The main purpose of this study is to "compare the economic policies of the governments of the Islamic Republic of Iran and the United Arab Emirates and examine the position of foreign investment in their economic policies from 2005 to 2020." In this regard, Walt Rostow's step model (in the context of production-based developmental theories) is used. Rosto, unlike many development thinkers, believes that natural resources, including oil, in the form of capital resources, along with factors such as modern, institutional, and legal government — albeit a soft dictatorship — act as a positive and accelerating factor in increasing per capita income. Increasing the accumulation of capital and wealth plays a constructive role during the historical processes of development, especially the transition from the traditional stage to the pre-economic stage and also the transition from the stage of economic leap to the stage of economic maturity (pre-mass stage). The hypothesis that "oil revenues - as a fundamental factor along with supporting factors such as rule of law and foreign capital" has led the UAE to pursue a particularly expansionary economic policy since 2005 in areas such as Economic growth, increase of national income, decrease of unemployment, etc. should take place at a great distance from the Islamic Republic of Iran. The results show that factors such as the ideological nature and differences in the views of the rulers of the Islamic Republic of Iran on concepts such as national interests, international system, globalization, etc.
خلاصه ماشینی:
ميباشد از اين رو بررسي سياست هاي اقتصادي و برنامه هاي توسعه اي دو دولت جمهوري اسلامي ايران و امارات متحده عربي بدون شناخت کافي از ساختار سياسي و حقوقي هيئت حاکمه ، گونه نظام سياسي حاکم بر دو کشور، رويکرد و مواضع کشورها نسبت به نظام بين الملل و ارکان آن و...
٤- مقايسه سياست هاي اقتصادي دولت هاي جمهوري اسلامي ايران و امارات متحده عربي از سال ٢٠٠٥ تا ٢٠٢٠ در مجموع توسعه اقتصادي امروزه به يکي از اصليترين خواسته هاي مشترک جوامع و حکومت ها تبديل گرديده است و هريک از کشورها با توجه به مزيت نسبي خود نظام اقتصاد جهاني سعي در ارتقا جايگاه اقتصادي و سرعت بخشي به فرآيند توسعه اقتصادي خود ميباشند.
١ Atkinson index در مجموع بر اساس شاخص هاي مطرح شده در اين بخش دولت در امارات متحده عربي درچارچوب نظريه والت روستو به عنوان متولي امر توسعه اقتصادي به واسطه سياست هاي توسعه اي و برنامه هاي ميان مدت و بلند مدت اقتصادي دهه هاي اخير نسبت به جمهوري اسلامي ايران در بستر سازيهاي جهت طي مراحل توسعه اقتصادي موقعيت برتري برخوردار ميباشد..
٦-٤- مقايسه جايگاه سرمايه گذاري خارجي در سياست هاي اقتصادي دولت هاي جمهوري اسلامي ايران و امارات متحده عربي ميزان جذب سزمايه گذاري خارجي(FDI) يکي از مؤلفه هاي تأثير گذار بر فرآيند توسعه اقتصادي کشورها به شمار ميرود.
در اين زمينه وجود ارتباط دوسويه و همراه با تعامل با اجزاي نظام بين الملل با محوريت کشورهاي قدرتمند و تأثير گذار جهت فراهم نمودن بستري مناسب براي حضور و جلب سرمايه هاي خارجي در سيستم اقتصادي کشور در اولويت نخست سياست خارجي دولت ها قرار گرفته است .