چکیده:
زمینه و هدف: تغییر ساختارها و فرهنگ، فرایندی پیوسته در تمامی جوامع در طول تاریخ میباشد و به تبع آن ضرورت دارد تا با پایش مستمر جامعه وضعیت متغیرهای جامعهشناختی را جهت سیاستگذاریهای اجتماعی با دقت مورد مطالعه قرار داد. یکی از تغییرات بنیادین در قرن اخیر حضور گسترده بازتعریف هویت زنانگی و حضور گسترده ایشان در عرصه عمومی جامعه است. از این رو ضرورت دارد تا احساس امنیت زنان به عنوان متغیری تاثیرگذار بر کمیت و کیفیت کنشگری ایشان در جامعه مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. روش و دادهها: در پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش اجتماعی و با ابزار پرسشنامه و نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، دادههای مورد نیاز از 376 زن در سنین 15 تا 65 سال ساکن هفتکل جمعآوری شدند. یافتهها: احساس امنیت زنان هفتکل با متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهّل، قومیت، و وضعیت اقتصادی رابطه معناداری به لحاظ آماری داشتهاند. در ارتباط با این متغیرها به ترتیب زنان با تحصیلات دیپلم، متاهل، لر و طبقه متوسط بیشترین احساس امنیت را گزارش نمودهاند. همچنین یافتهها حاکی از آن بود که درک از آسیبپذیری اجتماعی رابطه معنادار و معکوسی با احساس امنیت دارد در حالیکه ادراک مثبت زنان از کنترلهای اجتماعی به شکل معناداری سبب افزایش احساس امنیت در ایشان میشود. نتیجهگیری: نکته بسیار مهمی که در این مطالعه به لحاظ جامعهشناختی برجسته میشود، ضرورت عبور از احساس ناامنی زنان به عنوان یک مشکل فردی و ارتقاء آن به سطح یک مسئله اجتماعی است. پیام اصلی: نتایج، ضرورت طراحی و اجرای پژوهش در مقیاس گستردهتر و توجه ویژه به راهکارهای ارتقاء احساس امنیت زنان در سیاستگذاریهای اجتماعی را یادآور میشود.
Background and Aim: The change of structures and culture is a continuous process in all societies throughout history, and as a result, it is necessary to study sociological variables with continuous monitoring of society for social policies. In the last century, one of the fundamental changes was the redefinition of the identity of women and their widespread presence in the public arena of society. Therefore, it is necessary to investigate and study women's sense of security as a variable affecting the quantity and quality of their activism in society. Methods and Data: The present study was conducted through the social survey method. The required data were collected from 376 women aged 15 to 65 living in Haftkal, who were selected through multi-stage cluster sampling using a questionnaire. Findings: The variables of education, marital status, ethnicity, and economic status had a statistically significant relationship with the sense of security of Heftkal women. In this regard, women with diploma education, married, Lur ethnicity and middle class are reported to have the highest sense of security. Also, the findings indicated that the perception of social vulnerability had a significant and reverse relationship with the sense of security, while women's positive perception of social controls significantly increases their sense of security. Conclusion: A very important point that is highlighted in this study from a sociological point of view is the necessity of overcoming women's feeling of insecurity as an individual problem and raising it to the level of a social issue. Key Message: The results remind us of the necessity of designing and implementing research on a wider scale and paying special attention to ways to improve women's sense of security in social policies.
خلاصه ماشینی:
از اين رو است که ويور١ اهميت و جايگاه امنيت اجتماعي را در سطح امنيت ملي تعريف مي کند (صالحي ، ١٣٩٦: ٦)؛ اما در ارتباط با زنان بايد بر اين نکته نيز تأکيد داشته باشيم که ته نشسـت هاي نظام پدرسالارانة جاري در اکثر جوامع به ويژه جامعه هاي در حال توسعه ، با ايجاد ممانعت هاي ساختاري براي طرح نيـاز بـه ايـن قشـر و ممانعت از ابراز وجود آنان و همچنين جرم انگاري ايشان در مواردي چون تجاوز، عدم احساس امنيت اکتسابي را به زنان تحميـل مي کنـد.
صيدي و قاسم نژاد (١٣٩٩) با تأکيد بر اين نکته که امنيـت مقولـه اي کليـدي در محافـل پژوهشـي حوزه هـاي اجتمـاعي ، سياسـي و اقتصادي است به بررس جامعه شناختي عوامل مؤثر بر احساس امنيت زنان شهر ايلام با نمونه اي شامل ٣٨٢ نفر از زنان ١٥ تـا ٦٥ سـاله پرداخته اند.
Travis Hirschi 352 تداوم و تغيير اجتماعي / سال اول / شماره دوم / پاييز و زمستان ١٤٠١ اساس اين نظريه ، يکي از متغيرهاي ايجادکنندة فشار را مي توان درک افراد از موقعيت اجتماعي و اقتصادي خويش لحاظ نمود که هم بر ميزان احساس امنيت آنها تأثيرگذار است و هم با افزايش نرخ انحرافات اجتماعي سـبب آسـيب بـه احسـاس امنيـت در جامعـه مي شـود (دسترنج و قنبري ، ١٣٩٨: ١٤١).
نگاهي به ميزان سطح معنـاداري در جدول حاکي از اين واقعيت است که هر دو فرضيه تأييد شده اند و از اين رو، مي توان عنوان کرد که در جامعه آماري مورد مطالعه ، رابطـة معناداري بين متغيرهاي کنترل اجتماعي و درک از آسيب پذيري با احساس امنيت زنان وجود دارد.