چکیده:
سوال این تحقیق عبارت از این که واقعه محنت چه تاثیر اجتماعی برعصر عباسی داشت؟ فرضیه این تحقیق نشان می دهد که تاثیر منفی ایجاد محنه به خاطر رعب و ترس و تقیه و گسترش دورویی در جامعه و تاثیر مثبت آن جلوی مسائل تخریبی راگرفته وبیشتر در راستای اهداف حاکمیت می باشد. محنت یک مقوله کاملا سیاسی بود که در آن سیاستمداران از عقاید و افکار مذهبی برای انگیزه های شخصی خود بهره می بردند. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد مامون با پذیرش عقیده معتزله و ایجاد دادگاه های محنت میخواست نوعی اتحاد در میان جامعه به وجود آورد و بر خلافت و حکومت تسلط کامل داشته باشد و نوعی اتحاد در میان جامعه به وجود آورد و با قرار دادن مذهب در مقابل مذهب سوار بر موج سیاسی حاکم برخلافت و حکومت تسلط داشته باشد. از طرفی خطر بالقوه جریان اعتزالی را که روز به روز فزایش مییافت به نفع خود و حکومتش مصادره کرد. در جریان محنه وقتی عقیده معتزله تبدیل به وسیلهای در دست حکومت شد از مسیر اصلی خود منحرف و به دستگاهی برای کنترل مخالفان حکومت تبدیل شد و در واقع مامون و معتصم و واثق با ایجاد محنه به دو هدف عمده خود رسیدند. از قدرت فقها و محدثین کاستند زیرا بعد از این، ظهور هیچ فقیه نیرومندی که بتواند مذهب فقهی پایداری ایجاد کند در تاریخ وجود ندارد. عقیده معتزله را نزد مردم بیاعتبار و از رونق انداخت و با دولتی شدن آن جریان معتزله پایگاه و قدرت مردمی خود را از دست داد و دیگری تهدیدی برای حکومت به حساب نمی آمد
The question of this research is what was the social impact of the tragedy on the Abbasid era? The hypothesis of this research shows that the negative effect of creating a home due to fear, piety and the spread of hypocrisy in society and its positive effect prevent destructive issues and is more in line with the goals of the government. Took advantage of their personalities.The results of the research show that by accepting the Mu'tazilites' belief and creating tribunals, Mamun wanted to create a kind of unity among the society and to have complete control over the caliphate and the government, and to create a kind of unity among the society and by placing Religion as opposed to religion riding the political wave of the ruling caliphate and government. On the other hand, he confiscated the potential danger of the increasing Etzali movement in favor of himself and his government. During the period, when the Mu'tazilites' belief became a tool in the hands of the government, it deviated from its original path and became a device to control the opposition to the government.The power of jurists and narrators has diminished because after this, there is no strong jurist in history who can create a stable jurisprudential religion in history. It discredited the Mu'tazilites' beliefs and made them prosperous, and with its government, the Mu'tazilites lost their base and popular power, and were no longer considered a threat to the government.
خلاصه ماشینی:
محنت يا محنه عبارت از دستگاه تفتيش عقايدي است که با هم کاري معتزله ، توسط مأمون در اواخر حکومتش ، براي امتحان مخالفان عقيده رسمي حکومت به وجود آمد و تا زمان روي کار آمدن متوکل ، ادامه يافت .
مأمون و پس از او معتصم و واثق ، با پذيرش فرقه معتزلي و حمايت از آن و همچون دنبال کردن عقايد آنها از جمله واقعه محنه و مجبور کردن مردم بدان ، موجبات اختلافات و درگيري هايي ميان علماي معتزله و ساير مذاهب اسلامي ديگر از جمله اهل حديث را فراهم آوردند و بدين شيوه درصدد تضعيف قدرت فقه ها نمودند و بر قدرت خود روز به روز افزودند.
عقيده معتزله محنت يا محنه واقعه اي بود که در ارتباط با قديم بودن و يا ازلي بودن قرآن و کلام الهي از سوي معتزليان و خلفاي عباسي به راه انداختند و به نوعي به تفتيش فکري و اصول و مبادي عقيدي جامعه آن دوران پرداخت .
در اين راستا، برخي همچون معتزله که بحث مخلوق بودن قرآن ناشي از عقايد آنها بوده ، به خليفه و دربار نزديکتر گشته و روز به روز قدرتمندتر شدند و بسياري از علما و فقيهان و اهل حديث ساير فرقه هاي اسلامي ديگر به انزوا و عزلت کشانده شدند.
يکي از مهمترين تاثيرات و پيامدهايي که واقعه محنت بر جامعه عصر عباسي گذاشت ، تقويت فرقه معتزله بود، چرا که مخلوق بودن قرآن و اعتقاد به عدم ازليت آن ، از باورهاي اين فرقه بوده که مورد تاييد مامون خليفه عباسي قرار مي گيرد و در پي ترويج آن مي رود.