چکیده:
انقلاب نسبت به عنوان یکی از مباحث مطرح در باب تعارض ادله علم اصول، روشی برای جریان قواعد باب تعارض، در موارد تعارض بیش از دو دلیل است؛ که بر اساس این روش به تمام رابطهها و نسبتهای موجود بین ادله متعارض توجه شده و بر اساس ضوابط و قرائن مشخص، قواعد باب تعارض میان ادله جاری میشود. نوشتار پیشرو با استفاده از روش توصیفی تحلیلی منابع مکتوب اصولی در پی بررسی این نکته است که، آیا انقلاب نسبت به عنوان یک نظریه علمی میتواند شناسایی شده و به مجامع علمی عرضه شود؟ فرضیه تحقیق بر این استوار است که این روش حل تعارض را میتوان به عنوان نظریهای علمی تحت عنوان نظریه انقلاب نسبت در علم اصول شناخت. برای رسیدن به هدف مذکور و اثبات فرضیه تحقیق پس از توصیف نظریه علمی (بیان تعاریف و ویژگیها) با تحلیل تعریفهای ارائه شده برای نظریه علمی و تأکید بر تعریف نظریههای فقهی و اصولی، و همچنین تحلیل و استخراج ویژگیهای مورد پذیرش در نظریههای علمی، به تطبیق تعاریف ارائه شده و ویژگیهای مطرح شده بر انقلاب نسبت پرداخته و این نتیجه حاصل شده است که انقلاب نسبت به عنوان یک نظریه علمی در اصول فقه قابل عرضه به جامعه علمی است. لذا در تبیین آن نباید به عنوان یک دیدگاه صرف بدان توجه کرد، بلکه باید همچون یک نظریه به تمام جوانب و جزئیات دخیل در آن توجه داشته و با نگاهی کلان به تحلیل و بررسی آن پرداخت.
Transformation of relation as a discussed problem under the title of contradiction of arguments in usul al-fiqh, is a way to apply the rules of contradiction of arguments, when there are more than two contrary arguments. According to this way, all relations and connections between arguments are seen and based on specific criteria, rules of contradictions are applied. This article, through description and analyzing of usuli written texts tries to answer if transformation of relation can be recognized as a scientific theory and presented to academic forums. The hypothesis is that this way of solving contradiction can be introduced as the theory of transformation of relation to ‘ilm al-usul. To reach to the mentioned goal and to prove the theory of the article (being an usuli theory), the proposed definitions for a scientific theory, focusing on fiqhi and usuli theories, were analyzed; accepted characteristics of scientific theories were derived and analyzed; and lastly, the essential qualities of transformation of relation were applied on the definitions. The conclusion was that the transformation of relation could be presented as a scientific theory in usul al-fiqh to academic forums. So to explain it there need to see it as a theory with its all details and aspects not just a viewpoint.
خلاصه ماشینی:
دريافت مقاله : ١٤٠٠/٠٣/٢٥ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٠٧/١٢ چکيده انقلاب نسبت به عنوان يکي از مباحث مطرح در باب تعارض ادله علم اصول ، روشي براي جريان قواعد باب تعارض ، در موارد تعارض بيش از دو دليل است ؛ که بر اساس اين روش به تمام رابطه ها و نسبت هاي موجود بين ادله متعارض توجه شده و بر اساس ضوابط و قرائن مشخص ، قواعد باب تعارض ميان ادله جاري ميشود.
(هاشمي شاهرودي، ١٤١٧، ٢٨٨/٧) پژوهش پيش رو با اين فرضيه که انقلاب نسبت داراي ويژگيهاي يک نظريه علمي بوده و ميتوان از آن به عنوان يکي از نظريه هاي مطرح در علم اصول فقه سخن به ميان آورد؛ در پي پاسخ به دو پرسش زير است : .
. ٢ با توجه به تمرکز نوشتار حاضر بر نظريه هاي مطرح در حوزه علوم انساني و به صورت خاص فقه و اصول ، در ادامه به بيان برخي تعريف هاي ارائه شده از سوي انديشمندان فلسفه علم در اين حوزه پرداخته خواهد شد.
ک: نراقي، ١٣٧٥، ٣٥٠-٣٥٣؛ کاظمي خراساني، ١٣٧٦، ٧٤٠/٤-٧٤٧؛ واعظ حسيني بهسودي، ١٤٢٢، ٤٦٤/٤؛ هاشمي شاهرودي، ١٤١٧، ٢٨٨/٧)٢ اما ميتوان با توجه به آنچه مبدع اين نظريه ملااحمد نراقي درباره اين شيوه حل تعارض بيان کرده است و آنچه در عبارات ديگر اصوليان درباره انقلاب نسبت مطرح شده است ،٣ انقلاب ١ در تعريفي چنين آمده است : «انقلاب نسبت عبارتست از تبدل نسبت ادله متعارضه پس از ملاحظه نسبت يکي از دو دليل با دليل سوم ، پس از ملاحظه نسبت دو دليل اول ، که اين نسبت با نسبت بين ادله سه گانه در عرض واحد متفاوت است »؛ (صنقور، ١٤٢٨، ٣٨٢/١) برخي ديگر در تعريف انقلاب نسبت گفته اند: «مقصود از انقلاب نسبت جايي است که دليل مخصصي نسبت به يکي از دو دليل متعارض وارد شود که اگر رابطه تعارض پس از اعمال تخصيص ملاحظه شود، تعارض مستقر آنها تبديل به تعارض غيرمستقر ميشود».