چکیده:
تحقیق حاضر، پژوهشی کتابخانه ای است که به مناسبت صدمین سال بازتأسیس حوزه و پاسداشت مقام علمی آیتالله حائری نگاشته شده است. پرسش اصلی نگارنده در ارتباط با ملکۀ عدالت از منظر فقه مبنی بر این پرسشها است که آیا وصفِ ملکه و مروّت از مقوّمات عدالت است و آیا اجتناب از صغائر دخیل در آن هست یا خیر؟ در این راستا پس از مفهوم شناسیِ عدالت در لغت و اصطلاح، مبانی گوناگون فقها در تعریف عدالت مطرح شده و به مبنای محقّقحائری مبنی بر گامبرداشتن در جادۀ مستقیم شرع تأکید شده است. همچنین دیگر مبانی؛ ازجمله مبنای دخالت ملکه و مروّت در عدالت تحت عنوان نوآوری در مقاله نقد و بررسی شده است. محقّقحائری در پایان، تقسیم گناه به کبیره و صغیره را پذیرفته و بر آن آثار فقهی مترتب کرده است؛ ازجمله زوال عدالت با ارتکاب گناه صغیره.
The jurisprudence of the Ahl al-Bayt (peace be upon them) arose from the bosom of revelation, watered from the teachings of the Prophet Muhammad and Imam ‘Ali (peace be upon them) and enriched by the tireless efforts of the students of Imam al-Sadiq (peace be upon him), including the efforts of Ayatollah Haʼiri. This study was written on the occasion of the 100th anniversary of the establishment of the Hawzah al-ʿIlmiyyah and honouring its founder. It is a study which uses the library method related to the topic of justice from the point of view of jurisprudence based on whether the description of malakah (disposition) and muruwwat is one of the elements of justice or not. Whether avoiding saghaʼir (minors) involved in it or not? Thereby, after the conceptualization of justice from the aspect of words and terms, various bases of jurists have mentioned the definition of justice and their basis of taking a step on the straight path of shar’ has been emphasized. Other bases, including the basis of the interference of the malakah and muruwwat in justice, have been criticized under the title of innovation of the article. In conclusion, they have accepted the division of sin into major and minor, and have arranged jurisprudential effects on it, including the termination of justice by committing a minor sin.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاکه عدالت در فقه با نقدوبررسی مباحثی ازقبیل دخالت و عدم دخالت وصف ملکه، مروّت و ترک گناه صغیره در تحقق عدالت، ارتباط وثیق دارد و از سوی فقها در هر یک از این مباحث اختلاف دارند؛ لذا دیدگاه خاص ایشان دربارۀ ملکۀ عدالت و تمایز وی با مشهور فقها دراینباره موجب شد، نویسنده به بررسی و تحلیل دیدگاه ایشان بپردازد.
بنابراین امتیاز این مقاله بر دیگر پژوهشها عبارت است از اثبات عدم دخالت ملکه، مروّت و اجتناب از گناهان صغیره که در پارهای از موارد محقّقحائری به ادعایی بسنده نموده و دلیلی بر اثبات آن اقامه نکرده است؛ اما نگارنده سعی کرده است با بیان ادلهای دیدگاه ایشان را مستدل کند.
مقدساردبیلی این مبنا را به برخی از فقها نسبت داده و مینویسد: عدالت در نظر مشهور فقها در مباحث اصول و فروع، عبارت است از ملکه راسخ در نفس که موجب همراهی تقوا به سبب رهاکردن گناهان کبیره و تکرارنکردن گناهان صغیره میشود و برخی افزون بر تقوا، مروّت را افزودهاند.
این مبنا ثمرات فقهی دارد؛ ازجمله اینکه اگر بدانیم شخصی پارهای از گناهان را ترک میکند و پارهای از آنها را اگر موقعیت انجام آنها فراهم شود تارک نیست؛ بنابر اینکه روایت در مقام تبیین مفهوم عدالت باشد باید بگوییم این شخص عادل است و بنابراین که روایت تنها آثار و علائم عدالت خارجی را بیان کند این شخص عادل نیست.