چکیده:
زمینه و هدف: طنز از انواع فرعی ادبیات و زادۀ اعتراض است و بیگمان یکی از عرصه های مهم بروز و جلوۀ طنز در دورۀ معاصر، مطبوعات بوده اند. طبق نظر طنزپردازان، مهمترین کارکرد طنز مطبوعاتی، انتقادی و ژورنالیستی بودن آن است و طنز مطبوعاتی بدلیل این ماهیت، بشکل مستقیم با دستگاه های صاحبقدرت گره خورده است. در این پژوهش، سه نشریۀ برجستۀ نسیم شمال، توفیق، و گلآقا از سه دورۀ مشروطه، پهلوی و انقلاب اسلامی بعنوان نمونه انتخاب شده و از منظر ادبی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش مطالعه: روش گردآوری داده ها در این پژوهش، کتابخانه ای و براساس یادداشتبرداری است و تحلیل داده ها بصورت توصیفی انجام شده است. بر این مبنا در آغاز کتابهای مهم در زمینۀ طنزپردازی در ایران مطالعه و یادداشتبرداری شده و سپس مطبوعات موردنظر مطالعه شده اند و به تجزیه و تحلیل داده ها برمبنای استخراج آرایه های ادبی و فنون بلاغی پرداخته شده است.
یافته ها: انتقادهای سیاسی و اقتصادی پایۀ اصلی طنز این مطبوعات است. اخبار روز در حوزه های مختلف، دقت در روند زندگی اجتماعی، ارتباطات میان افراد جامعه از مهمترین منابع مهم سوژه یابی برای طنزپزدازان این سه نشریه است.
نتیجه گیری: آیرونی و طعنه، کنایه و ارسالالمثل، تشبیه، استعاره و نقیضه گویی پرکاربردترین شگردهای بلاغی در این متون هستند. زبان در این نشریات ساده بوده و نسیم شمال بعلت تقدم زمانی آن و وجه شاعری سید اشرفالدین دارای زبانی به نسبت رسمیتر و ادیبانه تر است.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Humor is a subtype of literature and a product of protest, and one of the most important arenas for the emergence and effect of humor in the contemporary period has been the press. According to satirists, the most important function of press humor is its critical and journalistic nature, and due to this nature, press humor is directly tied to the ruling institutions. In this research, three prominent publications Nasim Shomal, Towfiq, and Gol Agha from the three periods of constitutionalism, Pahlavi, and Islamic Revolution were selected as examples and analyzed from a literary point of view.
METHODOLOGY: The method of data collection in this research is library and based on note-taking, and data analysis is done descriptively. On this basis, at the beginning, the important books in the field of satire in Iran were studied and noted, and then the relevant press was studied and the data was analyzed based on the extraction of literary arrays and rhetorical techniques.
FINDINGS: Political and economic criticisms are the main basis of humor in this press. Daily news in various fields, precision in the process of social life, communication between people in the society are among the most important sources of finding topics for the satirists of these three publications.
CONCLUSION: Irony and sarcasm, irony and allegory, simile, metaphor and contrast are the most used rhetorical techniques in these texts. The language in these publications is simple, and Nasim Shomal has a more formal and literate language due to its earlier time and the poetic aspect of Seyyed Ashrafuddin.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش ، سه نشريۀ برجستۀ نسيم شمال ، توفيق ، و گل آقا از سه دورة مشروطه ، پهلوي و انقلاب اسلامي بعنوان نمونه انتخاب شده و از منظر ادبي مورد بررسي قرار گرفته است .
com ORIGINAL RESEARCH ARTICLE The evolution of press humor in the last one hundred years of Iran from a literary point of view (Case study: Nasim Shomal, Towfiq and Gol Agha) F.
از دوران مشروطه به بعد، نشريات طنز بعنوان نشرياتي مسئوليت پذير در حوزة اجتماعي، سياسي و اخلاقي در اين دوره ، مراحلي از تحول و تکامل ادبي و فکري را پيموده و از خامي به پختگي و از بيان مضامين سطحي به مضامين عميق اجتماعي و سياسي رسيده و در صحنه هاي داخلي، طنز در رقابت گروه هاي سياسي و مبارزات قلمي روزنامه نگاران به اوج رسيده ، بطوريکه در فضاي سياسي جامعه اي بسيار احساسي و ملتهب ، طنز رويکرد روزنامه نگاري خود را به آرامي تغيير داده و به شکلي سياسي درآمده و بعنوان يکي از انواع ادبي، از ابزارهاي کلامي بسيار مهم ، در دست سياستمداران و اصحاب مطبوعات بوده است .
شگردهاي ادبي در مطبوعات صدسالۀ اخير (نسيم شمال ، توفيق ، گل آقا) در اين بخش به بررسي نمونه هايي از انواع فنون ادبي در سه نشريۀ موردنظر پرداخته و چگونگي بکارگيري آنها در انتقال مفاهيم گوناگون سياسي، اجتماعي، سياسي و مانند آنها و ايجاد طنز مورد واکاوي قرار ميگيرد.
Introducing the authors Farhanaz Mohammadi: PhD student, Department of Persian Language and Literature, Alborz Campus, University of Tehran, Tehran, Iran.