چکیده:
زمینه و هدف: در نهاد ادبی شعر معاصر، با گسست از ادبیات کلاسیک و تغییرات فرهنگی اجتماعی بعد از مشروطه، مضامین مادی گرایی، دنیاگرایی، و دهری منشی رشد کرد. برخی شاعران صرفا به زندگی دنیایی اهمیت دادند و به زندگی و روزگار نگرشی مادی داشتند. در این مقاله با هدف تحلیل دهری منشی در شعر معاصر، برجسته ترین مولفه های آن در شعر سه شاعر بررسی شده است.
روش مطالعه: روش نگارش مقاله توصیفی تحلیلی است. جامعۀ آماری تحقیق نیز شامل اشعار نادر نادرپور، فریدون مشیری و نصرت رحمانی است.
یافته ها: مضامین دهری منشی در اشعار هر سه شاعر، بویژه در دورۀ اول شاعری در دهۀ سی، فراوانی سبکی دارد. نگرش آنها به زندگی این جهانی، ارتباط با معشوق، خداباوری و جهان دیگر، تحتتاثیر مادی گرایی است. لذت جویی با عشقهای جسمانی و اروتیک ، میخانه پرستی و افیون، پوچی زندگی و تمام شدن با مرگ، بی اعتقادی به جهان دیگر، خداناباوری، شکایت از روزگار، و مرگ اندیشی برجسته ترین مولفه های دهری منشی در شعر آنها میباشد. در مقایسۀ شاعران مولفه های دهری منشی در شعر نصرت رحمانی از نادرپور و مشیری، بیشتر است.
نتیجه گیری: دهری منشی در ادبیات معاصر ایران، بویژه در دهۀ سی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332، در سبک فکری شاعران دیده میشود. برخی شاعران با گرایش مادی به انسان، خدا و جهان مینگرند و علت همه چیز را در روزگار میجویند.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: In the literary institution of contemporary poetry, with the break from classical literature and socio-cultural changes after the constitution, the themes of materialism, secularism, and Dahrimaneshi grew up as poets. In this article, with the aim of analyzing DahriManeshi in contemporary poetry, its most prominent components in the poetry of three poets have been studied.
METHODOLOGY: The method of studying and reviewing resources is library. The writing of the article is descriptive-analytical with a selection of poetic examples of poets. The statistical population of the study is the poems of Nader Naderpour, Fereydoon Moshiri and Nosrat Rahmani.
FINDINGS: The themes of DahriManeshi in the poems of all three poets, especially in the first period of poetry in the thirties, have a light frequency. Pleasure with carnal and erotic loves, pub and opium, emptiness of life and ending with death, disbelief in the other world, atheism, complaining about the times and death thinking are the most prominent components of DahriManeshi in poetry. They are. In comparison with poets, the components of DahriManeshi in Nosrat Rahmani's poetry are more than Naderpour and Moshiri.
CONCLUSION: The thought of DahriManeshi in contemporary Iranian literature, especially in the thirties after the coup d’etat of August 28, 1943, is seen in the intellectual style of poets. Poets look at man, God and the world with a materialistic tendency and see the cause of everything from time immemorial.
خلاصه ماشینی:
نشريه علمي سبک شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب ) مقاله پژوهشي بررسي دهريمنشي در شعر معاصر با رويکرد به اشعار نادر نادرپور، فريدون مشيري، نصرت رحماني عبدالکريم کريمي ١، فرزانه سرخي *١، فريدون طهماسبي ١، بهزاد خواجات 2 ١- گروه زبان و ادبيات فارسي، دانشکده علوم انساني، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامي، شوشتر، ايران .
لذت جويي با عشقهاي جسماني و اروتيک ، ميخانه پرستي و افيون ، پوچي زندگي و تمام شدن با مرگ ، بياعتقادي به جهان ديگر، خداناباوري، شکايت از روزگار، و مرگ انديشي برجسته ترين مؤلفه هاي دهريمنشي در شعر آنها ميباشد.
هر سه شاعر در آغاز با گرايشهاي رمانتيسمي شعر سرودند و به مضامين دهريمنشي روي آوردند؛ اگرچه اين انديشۀ بنيادين آنها نيست اما وجود چنين اشعاري در شعرشان نمونه اي از توجه به دهريمنشي در ادبيات معاصر است که در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفته است .
در شعر عرفاني نيز بشدت مورد نکوهش قرار گرفته است اما در ادبيات معاصر با عوض شدن شرايط جامعه و ميل به زندگي تجملاتي و در مرکز قرار گرفتن زندگي اين جهاني، گرايش شاعران به توصيف لذتهاي جسماني و دنيادوستي فراواني مييابد.
در شعر نادرپور نيز عشق دنيايي و ماديگرايي بعد از اين دوره کمرنگتر شد، گرچه با مهاجرت از ايران ، غم غربت و درد دوري در شعرش فراواني يافت اما انديشۀ دهريمنشي و مرگ انديشي کمتر شد.
com : Responsible author) Fereydoun Tahmasebi: Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Faculty of Humanities, Shushtar Branch, Islamic Azad University, Shushtar, Iran.