چکیده:
ورود یا عدم ورود فقها به عرصه مسائل اجتماعی ریشه در نظریات فقهی ایشان دارد. محقق کرکی جزو فقهایی است که به اقدامات اجتماعی زیادی دست زده است و این نشانگر توانایی فقه وی برای تعامل با مسائل جامعه است. هر نظریه دارای یک سری مبانی معرفتی و غیر معرفتی است. مبانی کلامی و اصولی، جزو مبانی معرفتی فقه به حساب میآیند. این تحقیق به دنبال آن است که به شیوه روششناسی بنیادین، به بررسی آن دسته از مبانی کلامی بپردازد که در نظریات اجتماعی فقه محقق کرکی تاثیر گذاشتهاند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که برخورداری فقه محقق کرکی از برخی مبانی کلامی، سبب توانمندی فقه وی برای تعامل با مسائل اجتماعی شده است.
خلاصه ماشینی:
(همان ، ص ۲۷۱) ايشان در رساله قاطعه اللجاج ، در جواب به اين سؤال کـه آيـا فقيـه جامع الشرايط ميتواند در زمان غيبت متولي امر خراج شود يا نه ، ميگويد اگر کسـي در زمان غيبت قائل به اجراي حدود توسط فقيه باشد، به طريق أولي بايد تـولي خـراج را نيز جايز بداند چون اولا اجراي حدود امر خطيرتـري اسـت تـا تـولي خـراج ؛ ثانيـا مستحقين خراج در عصر غيبت نيز موجودند و ثالثا سيره علمـاي گذشـته مؤيـد ايـن مطلب است .
(حسون ، ۱۳۸۱، ج ۵، ص ۳۹۸-۳۹۹) نتيجه اين مبناي کلامـي اين است که اگر هدف نبوت پيامبر را در سعادت اخروي خلاصه کرديم ، ديگر جـايي براي نظريات اجتماعي محقق کرکي باقي نمي ماند چون بعدا خواهيم گفت که امامت نيز دنباله نبوت است (حسون ، ۱۳۸۱، ج ۵، ص ۳۵۵) و فقيه هم جانشـين امـام اسـت (الکرکي، ۱۴۰۹، ج ۱، ص ۱۴۲) و لذا اگر در ابتداي کار، شـأن پيـامبر را در رسـاندن انسان ها به سعادت اخروي خلاصه کرديم ، ديگر اصلا نوبت بـه اقـدامات اجتمـاعي پيامبر، امام و فقيه نميرسد تا بخواهيم در فقه به آن ها بپردازيم .
مرحوم محقق در کتاب هايش تصريحي به شئون پيامبر نکرده ولي با توجـه بـه اين کـه ايشان هدف نبوت را تأمين نظام معاش و معـاد ميدانـد، ميتـوان گفـت ايشـان شـأن زعامت را براي پيامبر قبول دارد؛ چون همانطور که ايجاد رفـاه دنيـوي بـراي مـردم يـا تأمين معاش آنها، وابسته به وجود حاکمي شايسته است ، رسيدن به سـعادت اخـروي نيز بستگي به نوع حکومت و حاکم دارد و لذا وقتي پيامبر حضور دارد، بايد حکومـت را به او بدهيم چون او لايق ترين افـراد اسـت .