چکیده:
متون فارسی میانه ـ اعم از کتیبهها، متون مانوی، زبور، متون پهلوی ـ هنوز حاوی بسیاری از کلمات ناخوانده یا اشتباهخواندهشدهاست. در این میان، متون فارسی میانۀ زردشتی، به دلیل اشکالهای عدیدۀ خط پهلوی، بیش از آثار دیگر بازمانده از این زبان، دچار ابهام در قرائت و تعدد و تنوع ترجمهاند. در این نوشتار، یک واژه از زند وندیداد و شایست نشایست و سه واژه از بندهشن، مورد بازخوانی قرار گرفتهاند و خوانش جدیدی برای هر یک پیشنهاد شدهاست. راهحل خوانش این واژهها و واژههای مشابه آنها در متون پهلوی، جز بهرهگیری از شواهد متنی و مسائل زبانی، بازنگری صورت مکتوب آنها در دستنویسها و در نظر گرفتن احتمالات گوناگون در حرفنویسی آنهاست. تلاش شدهاست تا این قرائتهای پیشنهادی در تطابق حداکثری با صورت نگارشی موجود در دستنویسها باشد و در صورت تصحیح واژه و عدول از ضبط دستنویسها، دلایل کافی برای توجیه آنها بیان شود.
Middle Persian texts, including inscriptions, Manichaean, psalm, and Pahlavi texts, still contain many unread or misread words. Due to the many problems of the Pahlavi script, among all the Middle Persian texts, there are more ambiguities in reading and more multiplicity and variety of translations of the Zoroastrian or Pahlavi texts. In this article, one word of Zand of Vandidad and Sayast-ne-sayast and three words of Bundahisn have been read and a new reading has been suggested for each of them. The solution of reading these words and similar words in Pahlavi texts, in addition to using textual evidence and linguistic issues, is to review their written form in the manuscripts and to consider various possibilities of their transliteration. Attempts have been made to make each reading in maximum conformity with the written form in the manuscripts, and in case of correction of the word and deviation from the manuscript recording, sufficient reasons whould be provided to justify the proposed reading.
خلاصه ماشینی:
در اين نوشتار، يک واژه از زند ونديداد و شايست نشايست و سه واژه از بندهشن ، مورد بازخواني قرار گرفته اند و خوانش جديدي براي هر يک پيشنهاد شده است .
تلاش شده است تا اين قرائت هاي پيشنهادي در تطابق حداکثري با صورت نگارشي موجود در دست نويس ها باشد و در صورت تصحيح واژه عدول از ضبط دست نويس ها، دلايل کافي براي و توجيه آن ها بيان شود.
درهرحال با توجه به قدمت متون زند نسبت به ساير آثار پهلوي کتابي، اين واژه ، نخست در متن ونديداد به کار رفته و پس از آن به ساير آثاري که به اين نکته پرداخته اند راه يافته و نگارندة شايست نشايست آن را از آنجا اقتباس کرده است ، اما آن گونه که از ساختار عبارات برميآيد، متوجه معناي آن نبوده و بلافاصله آن را در شمار فهرست سگ هاي ديگر آورده است .
انکلساريا (١٩٥٦: ٢٨٨ـ٢٨٩) با اتکا به ضبط نسخه هاي هندي که به جاي اين واژه /̌sxwe nxwad kunis دارند، جمله را چنين ترجمه کرده است : «آنان ، همچون ضحاک و افراسياب و وامون و ديگر از اين گونه مرگ ارزانان ، که به خاطر کنشي که انجام داده اند، پادفراهي تحمل کنند که هيچ مردم تحمل نکند».
بر اين اساس در نوشتار حاضر براي چهار واژه از سه متن پهلوي زند ونديداد و شايست نشايست و بندهشن ، خوانش هايي متفاوت از آنچه پيش تر بيان شده بود، ارائه شد.
Pahlavi Vendidâd, Bombay, Cama Oriental Institute.