چکیده:
زمینه و هدف: انضباط ترافیکی یک محرک داخلی و گرایش درونی است که در افراد ایجاد مسئولیت میکند و بسیاری بر این باورند که انضباط ترافیکی در بهداشت روانی جامعه می تواند تاثیرات فراوانی داشته باشد. افراد دارای انضباط ترافیکی رعایت هنجارهای ترافیکی را به عنوان یک وظیفه تلقی نموده، و به آن عمل می نمایند. لذا این پژوهش با هدف "بررسی رابطه بین بهداشت روانی و انضباط ترافیکی رانندگان" انجام گردید. روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است.جامعهی آماری کلیهی رانندگان وسایل نقلیه در منطقه بیست و دو تهران بزرگ بودند که تعداد 171 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخت بوده که با استفاده از نظرات اساتید و صاحب نظران روایی آن تایید گردید. نتایج آزمون آلفای کرونباخ مقدار مطلوب پایایی را در بخشهای مختلف پرسشنامه نشان دادند. دادههای بدست آمده با بهرهگیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، بهداشت روانی و انضباط ترافیکی در میان پاسخگویان در سطح متوسطی قرار دارد. از طرف دیگر رابطهی معنیداری میان بهداشت روانی و مولفههای انضباط ترافیکی در بین رانندگان مشاهده شد. همچنین متغیر تحصیلات با میزان انضباط ترافیکی رابطهی معنیداری نشان داده است. به بیان واضح تر رانندگانی که تحصیلات بالاتری داشته اند به قوانین راهنمایی و رانندگی پایبند تر بودهاند. نتایج: در نهایت نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که چهار خرده مقیاس انضباط ترافیکی مجموعا حدود 45 درصد تغییرات متغیر وابستهی بهداشت روانی را تبیین نموده است.
Background and Aim: Traffic discipline is an internal stimulus and internal tendency that creates responsibility in people and many believe that traffic discipline can have many effects on community mental health. People with traffic discipline consider the observance of traffic norms as a duty, and act on it. Therefore, this study was conducted to "investigate the relationship between mental health and traffic discipline of drivers."Method: The research method is descriptive-survey. The statistical population of all vehicle drivers in the 22nd district of Greater Tehran was that 171 people were randomly selected as the sample population. The data collection tool was a researcher-made questionnaire that was validated using the opinions of professors and experts. The results of Cronbach's alpha test showed the desired value of reliability in different parts of the questionnaire. The obtained data were analyzed using SPSS software.Findings: According to the findings, mental health and traffic discipline are moderate among respondents. On the other hand, a significant relationship was observed between mental health and traffic discipline components among drivers. Also, education variable has shown a significant relationship with the level of traffic discipline. To put it more bluntly, more educated drivers adhered to traffic laws.Results: Finally, the results of stepwise regression showed that the four subscales of traffic discipline together explained about 45% of the changes in the dependent variable of mental health.
خلاصه ماشینی:
لذا اين پژوهش با هدف ٩١ "بررسي رابطه بين بهداشت رواني و انضباط ترافيکي رانندگان " انجام شده است .
به نظر ميرسد که در شرايط ايده آل بهداشت رواني، کليه اختلال هاي رواني اعم از فردي و اجتماعي از بين ميروند و نظم و ٩٤ انضباط ترافيکي نيز يکي از اين جنبه ها است (حسيني، ١٣٨٩).
به عبارت ديگر در رعايت انضباط ترافيکي به طور معناداري زنان در سطح بالاتر از مردان قرار داشته اند اين يافته با نتايج عليزاده اقدام (١٣٩٠) و خوش نشان و پناهي (١٣٨٨) مطابقت داشته است .
با توجه به اين نتيجه ميتوان گفت که بين متغير ميزان بهداشت رواني پاسخگويان با خرده مقايس لغزش هاي جزئي در رانندگي رابطه معناداري به لحاظ آماري وجود دارد، بنابراين انتظار ميرود با ارتقاي فرهنگ رانندگي، بهداشت رواني پاسخ گويان نيز افزايش پيدا کند.
براساس يافته هاي پژوهش ميتوان بيان کرد که رابطه مثبت و معناداري ميان متغير ميزان بهداشت رواني پاسخ گويان با خرده مقايس اشتباهات رانندگي در سطح يک درصد وجود دارد.
در مجموع شاخص انضباط ترافيکي که متشکل از کليه خرده مقياس هاي فوق است رابطه معناداري با متغير بهداشت رواني پاسخگويان داشته است که بدين ترتيب ١٠٦ ميتوان اين چهار مولفه را وارد معادله رگرسيوني کرد.
بنابراين تحصيلات پاسخ گويان با ميزان رعايت قوانين ترافيکي رابطه معناداري داشته است و ميتوان بيان کرد که رانندگان با تحصيلات بالاتر، در رعايت موازين و فرهنگ رانندگي بهتر عمل کرده اند هم چنين اين يافته هم راستا با نتايج تحقيق عليزاده اقدام (١٣٩٠) بوده است .