چکیده:
عاشورای حسینی نهضتی جهانی است که توسطِ عزیزترین فرزند خاندان نبوت، امام حسین(ع) آغاز و به عنوان مکتب فکری نسل اندر نسل توسط آزادیخواهان حفظ شدهاست. یکی از طلایهداران نهضت عاشورای حسینی، مجاهد بیدارگر علامه اقبال لاهوری از اندیشمندان اهل سنت هند و پاکستان است. اقبال لاهوری دارای منظومه فلسفی و جهانبینی خاصی است، لذا اشاراتی کوتاه به خطوط کلی فلسفه و جهانبینی خود و نسبت آن با جایگاه و منزلت والای امام حسین(ع) و یارانشان کرده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بهصورت کتابخانهای، جایگاه عاشورای حسینی را از دیدگاه اقبال لاهوری کاویده است. یافتههای پژوهش جایگاه حماسه حسینی در منظومه فکری اقبال و تأثیرپذیری او از مزایای ارزشمند حماسه حسینی را نشان میدهد. از نظر اقبال بهترین نسخه علاج مسلمانانی که در انحطاط فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی قرار گرفتهاند، عاشورا است. در اندیشه کلان تمدنی اقبال، نهضت عاشورا میتواند به عنوان حلقه وصل ملتها قرار بگیرد.
The Ashura movement has been a world-famous movement that was initiated by a descendant of the Prophet Muhammad and has been preserved by liberation-seeking people in the world. It was also observed by Dr. Muhammad Iqbal who was a profound intellectual of the Indian subcontinent. The present paper is devoted to his thoughts and reflections on the Ashura episode. According to Iqbal, whenever Muslims experience intellectual, cultural, political, and social regression, Ashura can prove a good solution for them. Hence Iqbal's views may be a linking ring among various peoples. His poems in this regard have been of deep impact and lessons on its readership.
خلاصه ماشینی:
پرسشي که در اين زمينه مطرح ميشود اين است که نهضت عاشوراي حسيني از ديدگاه اقبال لاهوري شاعر پرآوازه اهل سنت چيست ؟ به نظر ميرسد که انديشه هاي انقلابي انديشمند بزرگ اهل سنت ، علامه اقبال لاهوري در 18 مورد عاشورا خيلي ارزشمند است .
تبيين عاشورا به واسطه اقبال در زمانهاي واپسين بهترين الگوي فکري براي نهضت هاي معاصر اسلامي شدهاست و نقش سرودههاي اين شاعر بلند پايه در سبک زندگي مردم به وضوح ديده ميشود.
اين قيام را در گفتار، پندار، مباحث کلامي، برخورد با سياست مداران، ارتباط تشکيلاتي، ميراث فرهنگي، سنت وآداب مسلمانان تأثيرگذار ميداند و قيام امام حسين را يک حرکت اصلاحي مورد تأييد قرار ميدهد وآن را به هيچ زماني محدود نميسازد، بلکه همواره در سبک زندگي اسلامي در عرصه هاي کلان سياسي و فردي تاثيرگذار است و اوج تأثيرپذيري خود را اين گونه به تصوير ميکشاند: رمز قرآن از حسين آموختيم ز آتش او شعله ها اندوختيم اوج تمدن و فرهنگ اسلامي ميانه قرنهاي دوم تا چهارم هجري با مرکزيت شهرهايي مانند بغداد، دمشق، غرناطه )اسپانيا(، نيشابور و مانند اينها بود و مسلمانان هميشه با غرور از اين دوران تاريخي و شکوفايي فرهنگي ياد ميکنند.