چکیده:
یکی از دغدغههای فیلسوفان در طول تاریخ اندیشهی فلسفی، پاسخگویی به پرسش از چیستی و هستی زمان و مکان بوده و هست. به همینمنظور در این پژوهش سعی بر آن است تا مسألهی فضا و زمان در حکمت صدرایی و ارتباط آن با پیامدهای حاصل از فیزیک جدید تبیین شود و افزون بر مقایسهی تحلیلی دو دیدگاه، ابعاد جدیدی از این مسألهی پیچیده و مبهم اشاره گردد. نگاه صدرا به مسألهی زمان با توجه به مبانی تفکر او در وجودشناسی به ویژه حرکت جوهری، سازگاری بهتری با یافتههای جدید فیزیکدانان چون اینشتن دارد. از مهمترین دستآوردهای این مقاله، با توجه به نگاه هستیشناسی صدرالمتالهین از زمان، دستیابی به نگاهی جامعنگر و با دامنهای وسیع به مسألهی فضا - زمان است که دیدگاه فضا - زمان نظریهی نسبیت را پوشش میدهد و با توجه به مسألهی زمان مشترک، الگویی اتصال و یکپارچگی عالم طبیعت را با ابعادچهارگانه به تصویر میکشد. روش مورد استفاده در این پژوهش اسنادی – تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانهای است. آثار اصلی صدرالمتألهین و پژوهشهای اینشتن در نظریه نسبیتمنبع این پژوهش است.امید است این نگرش افزون بر آشکارسازی زوایای فلسفی مسألهی زمان، بتواند راهگشای انکشاف ابعاد جدیدتری برای فیزیکدانان باشد.
. One of the challenges faced by philosophers throughout history of philosophical thoughts, has always been and is to find an adequate answer to the question of quiddity and existence of time and space. Thus, the present study aims to elaborate on the question of space and time in Mulla Sadra’s philosophy and its relationship with outcomes of modern physics. The study also intends to conduct an analytical comparison between these two views and clarify newer aspects of this complicated and vague question. According to principles of his thought system in his ontology and particularly his theory of substantial motion, Mulla Sadra’s view toward time has a closer concordance with findings of modern physicists like Albert Einstein. One of the most noticeable achievements of the present paper, considering ontological view of Mulla Sadra toward time, is to reach a comprehensive and vast view of the question of space and time covering space-time approach of theory of relativity and having the common issue of time in mind, develops an image of unity and connectivity of the world of nature with the four dimensions. The present study uses a documentary analysis research and uses library resources. The prominent works of Mulla Sadra and Einstein’ works on the Theory of Relativity were the main sources for this study. It is hoped that this view not only reveals further philosophical aspects of the issue of time but also help uncover newer approaches for physicists.
خلاصه ماشینی:
با اين مقدمه ، طبق نظريه ي اينشتن اثر نيروي گرانش موجب انحنا و خميدگي زمان و فضا ميشود و اين بدين معناست که هندسه اقليدسي معمولي در چنين فضاي خميده اي ديگر فاقد ارزش و اعتبار است ؛ به طور مثال ميتوانيم براي ترسيم مربعي در روي يک سطح مستوي خطي به طول معين رسم کرده و از انتهاي آن خط ديگري با همان طول بر آن عمود کرده و اين عمل را به همين نحو ادامه دهيم تا به نقطه ي آغاز برسيم و مربع کامل شود اما در سطح کره اين روش کارآمد نيست ، زيرا قواعد هندسه ي اقليدسي در روي سطح خميده صادق نيستند.
اما اين سؤال مطرح است که آيا اين عالم که داراي ابعاد سه گانه طول و عرض و عمق است ، بعد ديگري به نام «زمان » هم براي آن متصوّر است يا خير؟ ملاصدرا با پذيرفتن و تکيه بر آراي مثبتي که در سخنان پيشينيان ، پيرامون موضوع زمان وجود داشته ، به زدودن نقاط ضعف و جبران کمبودها و کاستيهاي نظريه ي آنان پرداخته و در نتيجه نظريه ي جديدي را ارائه ميدهد که مسأله ي زمان و ابداع جديد صدرا در مورد حرکت را تواماً پوشش داده و حل ميکند.
اين نيز يکي ديگر از دلايل وجود رابطه ي عموم خصوص مطلق ميان زمان اينشتن و صدرالمتألهين به عنوان بعد چهارم عالم طبيعت است .