چکیده:
در این مقاله علل گرایش قابلملاحظۀ مخاطبان انگلیسی قرون 19 و 20 به شعر حافظ، طبق نظریۀ خوانندهمحور دریافت بررسی میشود. توجّه به شعر حافظ در این مقطع خاصّ زمانی ناگهان اوج گرفت. این رویکرد، علل اجتماعی، فرهنگی و ادبی خاصّی داشت که در نظریۀ دریافت با اصطلاح پارادایم تعریف شدهاند. با تبیین پارادایمهای ادبی جامعۀ انگلستان، افق انتظارات ادبی در مقطع مذکور مشخّص میشود و از این طریق، علل گرایش انگلیسیها در این مقطع زمانی به شعر حافظ معلوم میگردد. افق انتظار مهمترین بحث نظریۀ دریافت است که هانس روبرت یائوس مطرح کرد و منظور از آن، تمامی عوامل اجتماعی و ادبی برانگیزانندۀ مخاطب برای رجوع به یک اثر ادبی است. مخاطب انتظارات خود را از متن در قالب این افقها مشخّص میکند. اگر انتظار خواننده از متن برآورده شود، خوانش متن ادامه مییابد وگرنه متن مرده تلقّی خواهد شد. نتیجة بررسی نشان میدهد دربارة شعر حافظ در زمان و مکان مذکور با پدیدۀ امتزاج افقها و پایایی خوانش مواجه هستیم و دقیقاً در این دوره پارادایمهای ادبی انگلستان چنان متحوّل شدند که غزلیات حافظ توانست افق انتظار ادبی انگلیسیها را اقناع کند و حتّی از سطح انتظاراتشان فراتر رود و بر شکلگیری آثار آنان تأثیر بگذارد.
In this article, the causes of 19-20th-century’s English audience's considerable attention to Hafiz poems are studied regarding the reader-oriented Reception Theory. This approach had special social, cultural, and literary causes defined in the Reception Theory as paradigms. By identifying the social-literary paradigms of England, the literary and social Horizons of Expectation in this period are explained. The Horizon of Expectation is the most important discussion in Reception Theory of Robert Jauss, which includes all literary and social factors which stimulate readers to refer to a literary work. The readers identify their expectations according to these horizons. If their expectations from the text are satisfied, they continue reading; otherwise, the text is considered as a "dead". In the case of Hafiz poems in 19th-20th century, we consider the combinations of horizons and readings. The results show that in these centuries, the social-literary paradigms in Britain were so developed that Hafiz poems could satisfy the social-literal expectations of England and even go beyond them.
خلاصه ماشینی:
نتيجۀ بررسي نشان ميدهد دربارة شعر حافظ در زمان و مکان مذکور با پديدة امتزاج افق ها و پايايي خوانش مواجه هستيم و دقيقا در اين دوره پارادايم هاي ادبي انگلستان چنان متحول شدند که غزليات حافظ توانست افق انتظار ادبي انگليسيها را اقناع کند و حتي از سطح انتظاراتشان فراتر رود و بر شکل گيري آثار آنان تأثير بگذارد.
پاسخ زيباييشناسي دريافت ٢ به اين سؤال ايگلتون مثبت است ؛ چون نظريۀ خواننده محور دريافت معتقد است هيچ تفسير غلطي از هيچ متني وجود ندارد و تمامي خوانش هاي مختلف يک متن ادبي ، موجه و مقبول اند.
از آنجا که زيباييشناسي دريافت دقيقا ميکوشد «علل گرايش و عدم گرايش مخاطبان را نسبت به يک اثر يا جريان هنري و ادبي شناسايي کند» (نامور مطلق ، ١٣٨٧: ١٠١)، در اين مقاله از اين نظريه بهره برده شده تا علل گرايش مخاطبان انگليسي به شعر حافظ در قرن ١٩ و ٢٠ ارزيابي شود؛ دوره اي که اروپا و به خصوص فرانسه و انگلستان تحولات عميقي در زيرساخت هاي اجتماعي و فرهنگي يافتند.
موضوعي که اين مسائل را دربارة ادبيات فارسي معنادار ميکند، امتزاج افق انتظار مخاطبان انگليسي با افق متن شعر حافظ در يک برهۀ تاريخي خاص است .
در اين مقاله پس از مروري بر اوضاع اجتماعي، پارادايم هاي ادبي جامعۀ انگلستان در برهۀ زماني مذکور تبيين شده ، سپس ترجمه هايي از غزليات حافظ ذکر ميشوند که طبق همين افق ها موجب دريافت و فهم خاص اشعار حافظ توسط اديبان و مترجمان انگليسي شده اند.