خلاصه ماشینی:
"ج)پدیدههای املایی مشترک بین رسم الخط مصحف و نقوش قدیم عربی در اینجا قصد نداریم که تطور ظاهری حروف در نقوش جاهلی و اسلامی را بررسی کنیم،بلکه هدفمان بررسی پدیدههایی است که در آنها،صورت نوشتاری با صورت گفتاری یکسان نیست و آن نقشها و این رسم الخط مصحف دارای چنین ویژگیهای مشترکی هستند.
هنگامی که به نقوش عربی قدیم مراجعه میکنیم، درمییابیم که این پدیده،ویژهی نگارش مصحف نبوده، بلکه یکی از ویژگیهای نگارشی است که در نقوش عربی جاهلی شایع بوده؛مثل التج(التاج)و نجرن(نجران) در نقش نمارة،و ابرهیم(ابراهیم)،الحرث(الحارث)و سلیمن(سلیمان)در نقش کوه اسیس،و شرحیل(شراحیل)،ظلموا(ظالم)و بعم(بعام)در نقش حران.
این پدیده،پس از نگارش مصحف نیز ادامه یافت، چنانکه نقوش عربی اسلامی که ذکرشان رفت،بیانگر این مطلباند؛از جمله:هذا(هاذا)،الکتب(الکتاب)، جمدی(جمادی)،ثلثین(ثلاثین)در نقش قاهره، معویه(معاویة)و ثمن(ثمان)در نقش طائف،و سبحن(سبحان)؛لثبت(لثابت)،العلمین(العالمین)و الکتب(الکتاب)در نقش حفنة الابیض.
52و لذا وجود این پدیده در نگارش مصحف،منحصر به فرد نبوده،بلکه در نگارش عربی قبل از کتابت مصحف نیز موجود بوده است.
صرفا به این بسنده میکنیم که آنچه (به تصویر صفحه مراجعه شود) بسم الله و آیهنگاری بدیع کوفی خمیده سلجوقی مسجد جامع گلپایگان به صورت محدود و در نقوش عربی قدیم از کلمات مهمور آمده،مؤید آمدن کلمات مهموز به صورت غیرقاعده در رسم الخط مصحف است.
نیز تقویتکنندهی این مطلباند که صحابه رضوان الله علیهم اجمعین،قرآن را در مصحف با خط عربی متداول در زمان نزول قرآن نگاشتهاند و امکان ارائهی این رأی را به ما میدهد که پدیدههای املایی موجود در رسم الخط مصحف که در آن عدم مطابقت خط با گفتار مشاهده میشود،از ویژگیهای نوشتاری عربی قبل از تدوین قرآن بوده است."