چکیده:
بردلی تسلسلی را مطرح میکند که طبق آن، هر نظریهای که اشیای خارجی را واحد متشکل از اجزای متکثر بداند، دچار اشکال است. ازآنجاکه بیشتر تروپیستها، شیء جزیی را متشکل از تروپهای باهمموجود میدانند، تسلسل بردلی دامان تروپیزم را نیز میگیرد. ماورین بر آن است که دیدگاه بردلی درباره نحوه وجود رابطه نادرست است و رابطه امری است که وابستگی وجودی به اطرافش دارد و بر این اساس اشکال تسلسل بردلی را برطرف کرده است. اما براساس برداشتی از بیان و تحلیل علامه طباطبایی در مبحث وجود رابط، میتوان بر ماورین خرده گرفت و وابستگی میان رابطه و اطرافش را دوسویه دانست. افزون بر این، دیدگاه ماورین هرچند اشکال تسلسل بردلی را برطرف میکند، با نظریه تروپیزم ناهمراه به نظر میرسد. در این مقاله پس از نگاه کوتاهی به تروپیزم، تسلسل بردلی تقریر، و سپس این مشکل برای نظریه تروپیزم تبیین شده است. در ادامه راهحل ماورین مطرح گشته و در پی آن، این راهحل نقد و از دیدگاه وابستگی درونی و متقابل میان رابطه و اطرافش دفاع شده است.بردلی تسلسلی را مطرح میکند که طبق آن، هر نظریهای که اشیای خارجی را واحد متشکل از اجزای متکثر بداند، دچار اشکال است. ازآنجاکه بیشتر تروپیستها، شیء جزیی را متشکل از تروپهای باهمموجود میدانند، تسلسل بردلی دامان تروپیزم را نیز میگیرد. ماورین بر آن است که دیدگاه بردلی درباره نحوه وجود رابطه نادرست است و رابطه امری است که وابستگی وجودی به اطرافش دارد و بر این اساس اشکال تسلسل بردلی را برطرف کرده است. اما براساس برداشتی از بیان و تحلیل علامه طباطبایی در مبحث وجود رابط، میتوان بر ماورین خرده گرفت و وابستگی میان رابطه و اطرافش را دوسویه دانست. افزون بر این، دیدگاه ماورین هرچند اشکال تسلسل بردلی را برطرف میکند، با نظریه تروپیزم ناهمراه به نظر میرسد. در این مقاله پس از نگاه کوتاهی به تروپیزم، تسلسل بردلی تقریر، و سپس این مشکل برای نظریه تروپیزم تبیین شده است. در ادامه راهحل ماورین مطرح گشته و در پی آن، این راهحل نقد و از دیدگاه وابستگی درونی و متقابل میان رابطه و اطرافش دفاع شده است.
Bradley mentions a vicious circle according to which any theory that considers external things as units composed of plural components are deficient. Since most tropists maintain that the minute things are composed of coexisting trops, Bradley’s vicious circle covers tropism as well. Mavrin holds that Bradley’s view on how the relationship exists is wrong, and that the relationship is something with an existential dependence on its surroundings; and she has, thus, resolved Bradley’s vicious circle. However, based on a reading of Allama Tabatabai’s analysis in the discussion on existence of a connection, one may criticize Mavrin and consider a mutual dependence between the relationship and its surroundings. Besides, although Mavrin’s view resolves Bradley’s vicious circle, it seems to be inconsistent with tropism theory. In this article, after a brief look at tropism, we mention Bradley’s vicious circle and explain it for the theory of tropism. Then, we mention Mavrin’s solution and review it to defend the view of internal and mutual dependence between the relationship and its surroundings.
خلاصه ماشینی:
حال از سویی، a یا b بهتنهایی، رابطهای با دیگری ندارند، یعنی اگر هریك را جداگانه در نظر بگیریم، صفت ارتباط با چیز دیگری را ندارند، و از سوی دیگر، بیمعناست اگر گفته شود a و b درحالیكه با هم مرتبطاند، دارای چنان رابطهایاند؛ زیرا در این گزاره، یا محمول مطلب تازهای نمیگوید، كه بیهوده است، یا موضوع را دیگرگون میكند، كه نادرست است؛ چراكه گفته شد رابطه داشتن، عین حقیقت شیء نیست.
به بیان دیگر، نمیتوان رابطه میان ویژگیهای یك شیء را تبیین كرد؛ زیرا این رابطه، یا عین اطرافش است، یا غیر آنها؛ و اگر غیر آنهاست، یا خودش ویژگیای است وابسته به آنها و یا ویژگی آنها نیست و مستقل از آنهاست.
بنابراین سه احتمال مطرح است كه هریك دچار اشكال است: الف) رابطه میان ویژگیها، عین خود ویژگیهاست: این حالت نادرست است؛ زیرا از سویی رابطه را صفتی میدانیم كه شیء آن را دارد، و از سوی دیگر هریك از آن ویژگیها ممكن است بدون آن رابطه یا همراه با رابطه دیگری موجود باشند.
ماورین میگوید حق با بردلی است كه معتقد بود رابطه میان شیء و ویژگیهایش (یا میان ویژگیهایی كه یك شیء را میسازند) نمیتواند از نوع درونی باشد، دستكم اگر میخواهیم نظریهمان این احتمال را هم شامل باشد كه مجموعهای از تروپها موجود باشند اما دستهای از آنها تشكیل نشده باشد.
علامه طباطبائي سپس میگوید ازآنجاكه این تسلسل باطل است، باید نحوه وجود رابط را چنین بیان كنیم: (4) وجود رابط، در دو طرف خود تحقق دارد (وجود فیغیره) و قائم به آنهاست، یعنی مستقل از دو طرفش تحقق ندارد (از سنخ موجود فینفسه نیست)، بدون اینكه عین هر دوی آنها باشد، یا عین یكی از آنها باشد، یا جزء آنها باشد.