چکیده:
ساختار سیاسی در هر تمدن و کشوری را میتوان در ارتباط مستقیم با بسترها و روابط
اقتصادی حاکم بر آن جامعه دانست. دولت مطلقه نیز بهعنوان یکی از اشکال ساختار سیاسی
که در قرون پانزدهم الی هجذهم میلادی در تمدن اروپا شکل گرفت از این قاعده مستئنی
نیست و برای تبیین چرایی شکلگیری این نوع از ساختار سیاسی در اروپا و در این بازهی
زمانی باید بهسراغ تحولات تاریخی و مادیای رفت که به وجود آمدن چنین نوعی از ساختار
سیاسی را اجتنابناپذیر میکرد. دولت مطلقه را میتوان یک ساختار سیاسی غیردموکراتیک و
مبتنی بر قانون و نظم غیرشخصی دانست که هدف از آن تمرکز قوا در حکومت مرکزی و
ایجاد حاکمیت واحد در قلمروی مشخص بهمنظور تسهیل امور اقتصادی و تجاری بود.
در این مقاله با بهره جستن از روش تحلیل روایتی و بررسی تاریخ ارویا در قرون جدید
ضمن اشارهی کوتاهی به پیشینهی ساختار سیاسی در قارهی اروپاء زمینههای تاریخی و مادی
شکلگیری دولت مطلقه» علل به وجود آمدن این نوع از ساختار سیاسی» مفهوم اقتدارگرایی
روشنگرانه و ویژگیهای آن بررسی شده است. فرض اصلی این مقاله بر محوریت تجارت در
تمدن اروپا و متاثر و تابع بودن بخشهای دیگر تمدن این قاره ازجمله فرهنگ و سیاست از
امور تجاری و اقتصادی است. بنابراین» نگارنده معتقد است که هدف از دولت مطلقه نیز که در
این مقاله بررسی خواهد شد درنهایت کمک به تسهیل روند تجارت و امور اقتصادی در
کشورهای اروپایی و بهویژه اروپای غربی بوده است.
The political structure in every civilization and country has a positive relationship
with the country’s dominant economic grounds and relationships. Absolute
monarchy as a sort of political structure, being dominant in Europe in 15th to 17th
century, is not an exception. To explicate the reasons of forming such a structure in
Europe in that period, one should explore the material and historical developments
that made it inevitable. Absolute monarchy can be considered a non-democratic
political structure whcis based on non-personal law and regulations. The aim of
such monarchy was centralizing power and creating a unitary governance in a
specific territory in order to facilitate economical and commercial issues. Using
narration analysis method and investigating the history of Europe in the past
decades, this study reports shortly the history of political structure in Europe and
then explores the material and historic grounds of the formation of absolute
monarchy, the reasons of forming such a political structure, the concept of
enlightened authoritarianism, and its characteristics. The main hypothesis of the
study was the centrality of trading in Europe civilization and the influence of trade
and economy on other parts of the civilization of the continent, including culture,
politics, from economic and commercial issues. Therefore, the author believes that
the purpose of absolute monarchy explored and discussed in this study was
facilitating and helping trade and economic issues in different counties of Europe,
especially in Western Europe.
خلاصه ماشینی:
نکته ي جالب درباره ي اقدام آخر هنري هفتم تحميـل ماليـات سـنگين بـه اشـراف بـه جاي مصادره ي اموال اشراف بود که حاکي از مصونيت بيقيدوشرط مالکيت شخصي افراد حتـي در مطلقه ترين وضعيت دولت مرکزي است ؛ اما بايد توجه داشت که با وجود بنيادي بودن مسئله ي امنيت ، اروپا در قرون جديد وضعيتي را تجربه کرد که ديگر امنيت به عنوان مسئله ي اصلي ايـن تمدن مطرح نبود و مسئله ي اصلي تجارت و اقتصاد بود که البته وجـود نظـم و امنيـت را نيـز براي تسهيل امر تجارت مدنظر داشت .
طبيعتاً قدرت هاي کوچک مانند فئودال ها يـا جنگ هاي داخلي و به طورکلي هرچيزي که روند تجارت و فعاليت هاي اقتصادي را بـا مشـکل مواجه کند، ناپسند است و براي از بين بردن آن به هر وسيله اي ميتوان نظر داشت که در قرون پانزدهم تا هجدهم ميلادي دولـت مطلقـه ميتوانسـت ايـن هـدف را بـراي فعاليـت تجـار و صنعتگران فراهم کند و به همين دليل از آن حمايت کردند؛ اما هيچ گاه به دولت مطلقـه اجـازه ندادند که از حدود خود تعدي کند و مهم ترين خط قرمز تمدن اروپايي يعني مالکيـت و رونـد تجارت را زير پا بگذارد.