چکیده:
علم بلاغت از طریق شناسایی، کشف و تبیین آرایههای ادبی هر متن ادبی، آن را مورد نقادی و ارزش گذاری قرار میدهد. این علم به سه شاخهی معانی، بیان، بدیع تقسیم میشود. اواخر سدۀ دوم هجری، دوران استاتید علم نحو بود، ولی تا آن زمان، اثر تکمیلی در زمینۀ فنون بلاغت به وجود نیامد، لذا از اوایل سدۀ سوم هجری در محافل ادبی سخن از علم و فنون بلاغت مطرح گردید و به این ترتیب بعدها شیوع و به تدریج وسعت پیدا کرد. جمع بندی علوم بلاغی، از قرن سوم هجری آغاز شد. با این حال پیش از تاریخ ذکر شده به آثاری برمیخوریم که نشان میدهند مسائل فنون بلاغت در سدۀ دوم هجری نیز مطرح بود. لیکن پیرامون الفاظ و ترکیبات قرآن و ویژگیهای بلاغی آن سخن به میان آوردهاند.
در بیان بلاغت اسلامی باید چنین گفت که این بلاغت از همان آغاز به فن خطابه، تاثیر و انگیزش کلام در تعاملات اجتماعی کمتر توجه نشان داد و بیشتر توجّهاش را صرف زیبایی شناسی سخن ادبی کرد. این بلاغت با آنکه بیش از دوازده قرن، خود را وقف بازشناسی و طبقه بندی صورتهای مجازی نمود، اما نتوانست همگام با تحولات ذوق و ادبیات حرکت کند
خلاصه ماشینی:
با اين که تاريخ تدوين علوم بلاغي ، از قرن سوم هجري آغاز مي شود اما در عين حال پيش از تاريخ مذکور به آثاري برمي خوريم که نشان ميدهند مسائل فنون بلاغت در سدة دوم هجري نيز مطرح بوده و پيرامون الفاظ و ترکيبات قرآن و ويژگيهاي بلاغي آن سخن گفته اند.
جاحظ از آن جايي که به مناظره و غلبه بر رقيب و دفاع از عقيده ، اهميت فراوان مي داد، به فصاحت و بلاغت سخن ، اهميت مي داد و گرچه کتابي مستقل در زمينۀ علوم بلاغي به ترتيب و نظمي که بعدها متداول گرديد نداشت «ولي بسياري از نکات و اصطلاحات اين علوم را در کتاب «البيان و تبيين » ذکر کرده است و اصطلاحاتي مانند: ايجاز، اطناب ، فصل ، وصل ، تشبيه ، استعاره و دهها اصطلاح ديگر که مربوط به علم معاني، بيان و بديع است را توضيح داده است » (ضيف ، ٧٨:١٣٨٣).
در نيمۀ دوم قرن سوم هجري، ابن قتيبه متوفي به سال ٢٧٦ هجري، کتاب «تأويل مشکل القرآن » را نوشت و در آن از راه مجاز، استعاره و ديگر مباحث علوم بلاغي ثابت کرد که «ناداني طاعنان به اسلوب زبان عرب و عدم آگاهي آنان از استعمالات گوناگون اين زبان سبب اظهار مطالب نادرست شده است » (همان :٣٢٧).
بلاغت اسلامي از همان آغاز به فن خطابه و تأثير و انگيزش کلام در تعاملات اجتماعي کمتر توجه نشان داد و بيشتر توجه اش را صرف زيبايي شناسي سخن ادبي کرد و با آنکه بيش از دوازده قرن ، خود را وقف بازشناسي و طبقه بندي صورت هاي مجازي نمود، اما نتوانست همگام با تحولات ذوق و ادبيات حرکت کند.