چکیده:
مرور انتقادی اولین گام در شناخت دقیق و عمیق تئوری ها و مدخلی جهت ورود به نظریهپردازی در حوزهای خاص است. هدف این مقاله تاکید بر گسترش فرهنگ نقد در ادبیات سازمان و مدیریت و مرور انتقادی مدل مدیریت استراتژیک برایسون به عنوان نمونهای از نقد تئوری ها است. چرا که مدل برایسون در زمینه برنامه ریزی راهبردی در سازمان های عمومی و غیر انتفاعی یکی از شناخته شدهترین مطالعات است و تاکنون مطالعات پژوهشی و همچنین برنامهریزیهای راهبردی متعددی در سازمان های عمومی و غیر انتفاعی از این مدل استفاده کردهاند.این پژوهش با بهرهگیری از روش نقد تلفیقی به تحلیل و واکاوی این مدل پرداخته است که بر اساس ویژگیهای محتوایی، روش شناسی، تاریخی و همچنین زندگی شخصی و حرفه ای نظریه پرداز آن به واکاوی و نقد میپردازد. نتایج پژوهش نقاط قوت و ضعف مدل را خصوصا به لحاظ محتوایی و روش شناسی مورد بحث قرار میدهد و تاثیرات بسترهای فکری، اجتماعی، تاریخی و زندگی شخصی نظریه پرداز بر مدل را تبیین کرده و در خصوص کاربرد مدل در سازمان های ایرانی بحث میکند.
Theory analysis and critique is the first step in a thorough and in-depth understanding of the theory and the entry into the theorizing in a particular field. This study aims to emphasize the extension of criticism culture in the organization and management literature. In this article, Bryson's strategic planning theory select for the critic as a sample of theory criticism. Since Bryson's strategic planning model is one of the most well-known studies in the field of strategic planning in the world and a large number of research and practices have used this model. This study used a combined criticism method to analyze and critic this theory, based on content, methodology, historical point of view, and also the personal and professional life of the theorist. The results discuss the strengths and weaknesses of the theory, especially in terms of content and methodology, and explain the impact of the theoretical, intellectual, social, and historical context of the theory and discuss the application of the theory in Iranian organizations.
خلاصه ماشینی:
یک علت اساسی این موضوع به ماهیت نظریههای مورداستفاده و نحوۀ بهکارگیری آنها مرتبط میشود، چراکه عمدۀ نظریههای موجود در حوزۀ مدیریت، بهخصوص در مدیریت و برنامهریزی استراتژیک، عمدتاً الگوهایی مفهومی هستند که در بستری متفاوت با شرایط و اقتضائات سازمانها و جامعۀ ایرانی ارائه شدهاند (داناییفرد 1398) و واضح است که این نظریهها از لایههای عمیق ذهنی نظریهپردازان، فرهنگ، تاریخ، شرایط اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی دوران مرتبط تأثیر پذیرفتهاند و حتی تحتتأثیر آیین، مذهب، و همچنین شرایط زندگی و دوران کودکی نظریهپردازان آن هستند (داناییفرد و الوانی 1394).
درادامه، ازآنجاکه مدل برنامهریزی استراتژیک برایسون از جملۀ مدلهای پرکاربرد و شناختهشده در سطح جهانی است، در این پژوهش برای تحلیل و نقد انتخاب شده است.
نسخۀ جدیدتر این مدل در ویرایش سوم کتاب برنامهریزی استراتژیک برای سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی در سال 2007 ارائه شده است که مدلی دهمرحلهای بهشرح شکل 1 است.
2012)، مانکینز (Mankins 2006)، و مارتین (Martin 2010) اشاره کرد، اما تاکنون مدل برنامهریزی استراتژیک برایسون برای سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی موردنقد و آزمون قرار نگرفته است.