چکیده:
بیان مسئله:
درباره مضامین بینافرهنگی معمولا نشانه شناسان، از منظر بینامتنیت و بیناگفتمانی صحبت کرده اند. به موضوعات بینافرهنگی، در میان شاخه های مختلف علوم به صورت بینارشته ای، نگاه می شود. اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزه ای قابل طرح است را می توان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورت های دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریبا بدون محدودیت، فراهم آورده است، لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزش های سازنده فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ می شوند.
هدف پژوهش:
در این مقاله از طریق مطالعه تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته می شود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایه های آثار هنری، زمینه های اندیشه ورزی و تفکر عمیق تر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند.
روش پژوهش:
ماهیت پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است.
نتیجه گیری:
هنر معاصر به گستره بی پایانی از مضامین پرداخته و تنوع زبان های به خدمت گرفته شده و رسانه های فراوان در اختیار هنرمند، مفاهیم بینافرهنگی را به شیوه های گوناگون به مخاطب خویش ارایه می کند. شاید بتوان گفت همین امر باعث ظهور تعاریف جدید از هنر، هنرمند، مخاطب، اثر هنری و حتی ابزار را باعث شده است.
خلاصه ماشینی:
اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزهای قابل طرح است را میتوان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورتهای دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریباً بدون محدودیت، فراهم آورده است لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزشهای سازندۀ فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ میشوند.
هدف:در این مقاله از طریق مطالعۀ تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته میشود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایههای آثار هنری، زمینههای اندیشهورزی و تفکر عمیقتر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند.
در همین راستا پیکرهبندی فرهنگی دورۀ معاصر را میتوان با این پرسش مورد بررسی قرار داد: چه تمایزی میان نمودهای ناشی از مقتضیات جهان امروز همچون چندفرهنگی 18 ، تقابل فرهنگی 19 ، بینافرهنگی 20 میتوان یافت و این خصوصیات برای هنرمند معاصر چه مقتضیاتی را در انتخاب و اجرای آثار هنری فراهم میآورد؟ در پاسخ میتوان گفت اگرچه تمام این مفاهیم دارای حوزهای مشترک، یعنی وجوه فرهنگی هستند اما در جزییات، ناظر بر تفاوتهاییاند که در این نوشتار، با تأکید بر دیدگاه بینافرهنگی، سعی بر شرح و تحلیل آنها خواهیم داشت.