چکیده:
سنجش سطح توسعه یافتگی مناطق شهری وآگاهی از الگوی توزیع فضایی محرومیت اولین گام در برنامهریزی و اجرای سیاست های محرومیت زدایی در مناطق شهری است. شهر اصفهان، طی دهههای گذشته به علت جذب مهاجران زیاد، افزایش سریع جمعیت، تغییر در سبک زندگی و ... دچار مشکلاتی شده که موجب عدم تعادل در توسعه محلات مختلف شده به طوری که رفع محرومیت از محلات فقیر در صدر دغدغههای برنامهریزان قرار گرفته است. با اینحال عدم توجه به همه جنبههای محرومیت باعث مداخلات مقطعی و غیرهوشمندانه شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق محروم شهر اصفهان بر اساس یک نگاه همه جانبه و کمک به برنامهریزی رفع محرومیت بر اساس جنبههای محرومیت خاص هر منطقه و محله میباشد. بدین منظور 34 شاخص در 4 بعد مشخص و پس از تعیین وزن آنها به روش مقایسه زوجی، شاخص محرومیت به دو روش تاپسیس و تحلیل عاملی برای 192 محله شهر اصفهان محاسبه گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت مبتنی بر روشی توصیفی – تحلیلی است. دادههای مورد نیاز عمدتا از دادههای عینی و اسنادی و تعدادی هم بر اساس دادههای ذهنی جمعآوری گردیده و چهار بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، کالبدی و زیستمحیطی برای شاخص محرومیت لحاظ شده است. نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس، تعیینکننده یک نوار محرومیت شامل محلاتی از شمال شرق اصفهان، بخشهای شمالی مناطق مرکزی و بخش عمدهای از مناطق غرب میباشد. این موضوع درروش تحلیل عاملی شامل سه پهنه عمده شرق، شمال شرق و پهنه غرب میگردد. در هر دو روش اغلب مناطق شهر اصفهان ترکیبی از محلات محروم، نسبتاً محروم و برخوردار را دارا میباشند، لیکن بر اساس پهنهبندی انجامشده به هر دو روش، محلات مناطق شمال رودخانه شامل مناطق 2، 7، 9، 11، 14 و بخشهایی از مناطق 1و 3 دارای وضعیت نامناسبتری میباشند.
Assessing the level of development of urban areas and awareness of the pattern of spatial distribution of deprivation is the first step in planning and implementing deprivation policies in urban areas. Isfahan city for many years with the attraction of abundant migration and unbridled population growth, has caused a balance to develop and eliminate deprivation of different parts of the city, to be at the forefront of the concerns of planners. But not paying attention to all aspects of deprivation has led to cross-sectional and unconscious interventions. The purpose of this study is to identify deprived areas of Isfahan based on a comprehensive view and help plan deprivation elimination based on specific deprivation aspects of each region and neighborhood. For this purpose, 34 indicators were identified in 4 dimensions and after determining their weight by pairwise comparison method, deprivation index was calculated by two methods of TOPSIS and factor analysis for 192 neighborhoods of Isfahan. The research method is applied in terms of nature and based on a descriptive-analytical method. The required data are mainly collected from objective and positive data and some are based on subjective data and four economic, socio-cultural, physical and environmental dimensions are included for the deprivation index. The results of TOPSIS technique determine a deprivation strip including neighborhoods in the northeast of Isfahan, the northern parts of the central regions and most of the western regions. In the method of factor analysis, this issue includes three main zones: east, northeast and west. In both methods, most areas of Isfahan have a combination of deprived, relatively deprived and privileged neighborhoods, but based on the zoning specified in both methods, neighborhoods in the north of the river, such as areas 2, 7, 9, 11, 14 and parts of areas 1 and 3 are in a worse position.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاييکه بحث محروميت در کلان شهر اصفهان ابعاد پيچيده اي به خود گرفته است ، اين پژوهش ميکوشد، ابعاد متنوع محروميت را تعيين و شاخص هاي کاربردي براي شناسايي و سنجش ميزان محروميت در هريک از ابعاد در محلات شهري ارائه کند و با طبقه بندي و گويا نمودن نحوه توزيع محروميت ، ضمن مشخص نمودن پهنه هاي محروم محلات شهر اصفهان ، به بررسي ارتباط ابعاد مختلف در شکل گيري محلات محروم بپردازد.
اين پژوهش قابليت زمينه سازي جهت تغيير نگرش هاي برنامه ريزان و مديران شهري به مقوله محروميت را دارا ميباشد و براي اين منظور به دنبال پاسخ به سوالات زير مي باشد: محلات محروم شهر اصفهان در کدام مناطق بيشترند؟ وضعيت ابعاد مختلف محروميت در مناطق محروم در مقايسه باهم چگونه هستند؟ فرضيات اين پژوهش نيز به شرح زير قابل ارائه هستند: مناطق واقع در شمال رودخانه زاينده رود از نظر شاخص هاي محروميت وضعيت نامطلوب تري را نسبت به مناطق جنوب رودخانه دارند.
نورايي و و شفيع (١٣٩٩) ارتباط بين فقر اجتماعي اقتصادي و محروميت کالبدي کارکردي در در مناطق ١٥ گانه شهر اصفهان مورد بررسي قرار داده اند و به اين نتيجه رسيده اند که همبستگي قوي بين دون عامل مذکور وجود دارد.
سرايي و همکاران (١٤٠٠) در مقاله اي به تحليل توزيع فضايي خدمات ورزشي در محلات شهر اصفهان پرداختند و به اين نتيجه رسيدند که الگوي پراکنش خدمات ورزشي شهري نامتوازن توزيع شده است .
Analysis of Justice in Distribution of Sport Services in Spatial )Case Study: Isfahan City), Bi-Quarterly Journal of Urban Social Geography, Year 8, Issue, pp.