چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای فراشناخت با سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دختران مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی95-94 بودند، که براساس آن تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و با تکمیل پرسشنامه های مربوط مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل دادهها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. یافته ها نشان داد که مولفه های کارکرد اجتماعی، علایم افسردگی و سلامت روانی کل با مولفه تضاد شناختی، رابطه منفی و با باورهای مثبت، رابطه مثبت و معنی داری دارند. (05/0>P). علاوه براین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های سلامت روانی بهطور همزمان 31/0 از تغییرات «سلامت روان » آزمودنیها را تبیین میکنند. (0001/0<p). بنابراین می توان گفت عدم برخورداری از سلامت روانی مناسب و باورهای نامناسب فراشناختی موجب بدتر شدن وضعیت تحصیلی دانش آموزان میگردد، لذا توجه به این متغیرها در دانشآموزان با برگزاری کلاسهای آموزشی و درمانی در جهت بهبود سلامت روانی، و باورهای فراشناختی دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی ضروری است.
خلاصه ماشینی:
به عبارت ديگر ميتوان گفت براساس اين نظريه، اختلال رواني فعاليت يك سندرم كلي شناختي است كه از دانش فراشناختي فرد ناشي ميشود و در موقعيتهاي مشكلزا فعال شده و پردازش مي Afanas'eva Robb, Williams, Duvivier & Newham Wells Schleifer and Dull Richard Self-Regulatory Executive Function Mode مطالعات مختلفی نیز بر ارتباط باورهای فراشناختی با بیماری های روانی و بهطور کلی با سلامت روانی تأکید دارند، به عنوان مثال در پژوهشهای سالاریفر و پوراعتماد (1390)، کارشکی و پاکمهر (1390)، عاشوری و همکاران (1388)، محمدامینی (1386)، بیلی 1 و ولز (2015)، غنایی، میردوراقیب و پاکمهر (2011)، سعید، پورحسن و اخباری (2010) و لوبان، هاداک، ایندرمن و ولز 2 (2002) نشان داده شده است که باورهای فراشناختی نقش موثری در سلامت روانی افراد د > سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت روانی عبارت است از قابلیت فرد در برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی خویش و حل مناسب و منطقی تعارض های هیجانی و تمایلات شخصی خود (به نقل از تمناییفر و همکاران، 1390) 3 n"/>n"/> سلامت روانی را سازگاری مداوم با شرایط متغیر و تلاش برای تحقق اعتدال بین تقاضاهای درونی و الزامات محیط در حال تغییر تعریف می کند (به نقل از تمنای فر و همکاران، 13 4 s"/>s"/> (2005)، با این اعتقاد که پژوهشگران تا به حال برداشتی جامعی دربارهی سلامتروان ارائه ندادهاند، مدل سلامت روان جامعی را ارائه میکند که براساس آن، سلامت روانی به عنوان حالتی تعریف میشود که شامل الف) عدم وجود بیماری روانی و ب) حضور سطوح مطلوبی از بهزیستی است.