چکیده:
روششناسی تفاسیر یکی از شاخصههای مباحث علوم قرآنی است که در بین پژوهشهای محققان اسلامی و مستشرقان جایگاه ویژهای دارد. مرحوم آیتالله ملاحبیب الله شریف کاشانی در میان عالمان قرن سیزدهم، از دانشمندان پرتالیف بوده که در حوزه تفسیر قرآن نیز آثاری از خود به یادگار گذاشته است. این مقاله با تکیه بر مجموعه تفسیر چاپ شده از وی روش او را در حوزه تفسیر قرآن مورد بررسی قرار داده است. دفاع از عقاید کلامی شیعه، استفاده از روایات اهل بیت در کنار مبانی متکلمان بزرگ امامیه اساس مواجهه او در تفسیر قرآن است. به علاوه، کاربست روش عرفانی در تفسیر وی، حکایت از تاثیرپذیری او در برخی عارفان شیعی است.
Assistant professor, university of Kashan, Department of Theology One important aspect of Koranic sciences is the methodology of interpretation employed by different Muslim scholars and orientalists. Late Ayatolloh Mulla Habib-Allah Sharif Kashani who lived in the 13th century A. H. has several books in Islamic sciences, including the interpretation of Holy Koran. The article analyses the methodology of his published Interpretation of koran. The study shows that the methodolgy he used is based on advocating shi’ite theology, sayings of the prophet’s descendants and great Emamiyeh scholars. Fur the more. The use of analytical method in his Interpretation shows that he has been efected by some shiit mystics.
خلاصه ماشینی:
چنان كه ميدانيم، بر اساس گزارش منابع اصيل علوم قرآني (التقان ج1، ص179-180) نامهايي چون «سبع طوال، مئين، مثاني، مفصلات» (به جاي تورات، انجيل و زبور) بر برخي از سورههاي قرآن اطلاق شده است، ملاحبيبالله شريف نيز چونان ديگر مفسران و با استناد به روايات كافي (اصول كافي، كتاب فضل القرآن، ص401) از آن سخن گفته است.
آنچه در يك نگاه كلي به اين مجموعه تفسيري ميتوان گفت، آن است كه مفسر از يك نظام و اسلوب مشخصي در تفسير آيات پيروي نكرده و به نظر او هرچه در مقام تفسير آيات لازم است، بايد در تفسير از آن سخن گفته شود، بيآنكه شيوه كلاسيك مفسران پيشين و يا معاصر خويش را الگو قرار دهد، ولي از ياد نبريم، در لابلاي تفسير ملاحبيب الله نكات مهم و ارزندهاي وجود دارد كه از مهارت و چيرهدستي او در تفسيرقرآن حكايت دارد كه در جاي خود به آن ميپردازيم.
با چشمپوشي از برخي موارد استثنايي مانند سخن گفتن از مكي و مدني بودن سورهها، با لحاظ معيار مكاني و يا ذكر تعداد حروف قرآن در ذيل تفسير آيهاي در سوره دهر بايد گفت ملاحبيبالله شريف كاشاني در ورود به تفسير به شيوه مفسران گذشته عمل نكرده، جز سوره ملك و توحيد، كه وجه تسميه و تعداد آيات آن را بيان كرده است؛ در تفسير سور ديگر، وي پس از ذكر مقدمهاي كوتاه كه ميتوان آن را در حكم بيانهاي «الميزان» دانست، مستقيماً به تفسير آيه اول پرداخته است و در شناسايي و يا شناساندن سوره، آنچنان كه شيوه متعارف مفسران ديگر است، نكته يا گفتهاي ويژه ندارد.