چکیده:
هدف اصلی مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود
نشانه های پریشانی روان شناختی در مادران دچار سقط جنین عمد و غیرعمد است. در این مطالعه، جامعه آماری شامل زنان باردار
که به صورت خودخواسته یا ناخواسته دچار سقط جنین عمد و غیرعمد شدهاند در شهرستان ارومیه بود. تعداد ٦٠ نفر از این زنان
به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی (١٥ نفر گروه شاهد، ١٥ نفر گروه کنترل) و آموزش تنظیم
هیجان (١٥ نفر گروه شاهد، ١٥ نفر گروه کنترل) جایگزین و تحت مداخلات درمانی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از
پرسش نامۀ پریشانی روان شناختی کسلر، پرسش نامه تنظیم هیجان شناختی گرانسفکی استفاده و برای تحلیل دادهها از نرم افزار
21-SPSSو برای آزمون فرضیات از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان میدهد که آموزش تنظیم
شناختی هیجان در بهبود نشانه های پریشانی روان شناختی مادران دچار سقط جنین عمد و غیرعمد تاثیر دارد (76/69=F و ٠/٠٠:
sig)، همچنین نتایج نشان میدهد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های روان شناختی مادران دچار سقط
عمد و غیرعمد تاثیر دارد (76/69=F و 00/0=sig)؛ بنابراین میتوان بیان کرد که نمرات پریشانی روان شناختی در هر دو گروه
آزمایشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است
خلاصه ماشینی:
لذا باتوجه به مطالب گفته شده و اهميت سلامت رواني مادران در جامعه که حاکي از آمار بالاي آسيب هاي رواني در بين اين دسته از زنان ميباشد، از طرف ديگر خلأ تحقيقاتي و درماني بر روي زنان داراي سقط عمد و غيرعمد، مطالعه حاضر به بررسي و مقايسه اثربخشي آموزش تنظيم شناختي هيجان و شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي در بهبود نشانه هاي پريشاني روان شناختي در مادران دچار سقط جنين عمد و غيرعمد پرداخته است .
لازم به توضيح است که مقدار مجذور اتا براي متغير گروه در جدول ٧ (٠/٦٤٩) نشان دهندة اين است که ٦٤/٩ درصد تغييرات نمرات گروه آزمايشي ٢ در متغير نشانه هاي پريشاني روان شناختي (تفاوت گروه ها در پس آزمون ) ناشي از شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي ميباشد.
٤. بحث و نتيجه گيري هدف اصلي مطالعه حاضر مقايسه اثربخشي آموزش تنظيم شناختي هيجان و شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي در بهبود نشانه هاي پريشاني روان شناختي در مادران دچار سقط جنين عمد و غيرعمد بود.
فرضيه دوم تحقيق بيان ميدارد که «شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي در بهبود نشانه هاي پريشاني روان شناختي مادران دچار سقط جنين عمد و غيرعمد تأثير دارد».
فرضيه دوم تحقيق بيان ميدارد که «شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي در بهبود نشانه هاي پريشاني روان شناختي مادران دچار سقط جنين عمد و غيرعمد تأثير دارد».