چکیده:
مبنای 'وحدت نفس و قوی ' یا 'النفس فی وحدتها کل القوی' یکی از اصلی ترین مبانی ملاصدرا در باب نفس شناسی فلسفی است ،به منظور فهم صحیح این مبنا و رسیدن به ثمرات وکارکردهای آن،باید تصویر خوبی از آن به دست آورد؛لذا با روش تحلیلی-توصیفی ابتدا به دیدگاه مشائین پرداختیم و با بررسی آن به این نتیجه رسیدیم که فقدان برخی مبانی لازم ،باعث تحلیل نادرست ایشان از رابطه نفس و قوی شده است.در تبئین دیدگاه ملاصدرا بین مقام ذات و فعل، همچنین بین نظر متوسط و نهائی ملاصدرا در باب تشکیک تفکیک کردیم و معلوم شد که رابطه نفس وقوی در نگاه ملاصدرا به حسب مقامات متعدد تفاسیر مختلفی دارد:مطابق با مقام ذات به 'نفس و حقایق مندمجه آن' و طبق دیدگاه تشکیک خاصی به 'نفس و مراتبش' و طبق تشکیک خاص الخاصی 'نفس و شئوناتش' تفسیر می شود.
خلاصه ماشینی:
تبيين رابطۀ نفس و قوا با تأکيد بر ديدگاه صدرالمتألهين 1 محمد خاني چکيده مبناي «وحدت نفس و قوا» يا «النفس في وحدتها کل القوي» از اصليترين مباني ملاصدرا در باب نفس شناسي فلسفي است که فهم آن علاوه بر اينکه تأثيري جدي در برخي مباني تعليم و تربيت دارد، بستري مناسب براي حل مسئلۀ «توحيد افعالي» فراهم ميکند؛ اما براي فهم صحيح اين مبنا و رسيدن به ثمرات و کارکردهاي آن نخست بايد تصوير درستي از آن به دست آورد.
در تبيين ديدگاه ملاصدرا نيز بين مقام ذات و فعل ، همچنين بين نظر متوسط و نهايي ملاصدرا در باب تشکيک ، تفکيک کرده و روشن نموده ايم که رابطۀ نفس و قوا در نگاه ملاصدرا به حسب مقامات گوناگون ، تفاسير مختلفي دارد که مطابق با مقام ذات به «نفس و حقايق مندمج در آن » و طبق ديدگاه تشکيک خاصي به «نفس و مراتبش » و طبق تشکيک خاص الخاصي به «نفس و شئوناتش » تفسير ميشود.
مهم ترين پرسش اين است که رابطۀ نفس و قوا چگونه است ؟ آيا قوا وجودي جداي از نفس دارند و همانند ابزار در دست صنعتگرند؟ يا اينکه قوا همان وجود ضعيف شدة نفس اند؟ ما در اين مقاله بعد از پرداختن به مبادي تصوري و تصديقي و تحرير محل نزاع ، براي رعايت سير تاريخي مسئله ، ابتدا ديدگاه مشائين را طرح و نقد ميکنيم و سپس ديدگاه صدرالمتألهين را در دو مقام و ضمن سه تقرير بيان خواهيم کرد و در نهايت با اشاره به يکي از ادله ، علاوه بر دفع شبهه از مبناي ايشان ، ثمرة آن را مطرح ميکنيم .