چکیده:
یکی از شاخه های جامعه شناسی که روابط بین تفکر، جامعه و مناسبات انواع زندگی اجتماعی با دانش ها و شناخت ها را مورد مطالعه قرار می دهد جامعه شناسی معرفت است اگرچه این امر در اسلام و قرآن چندین هزار سال قبل مدنظر بوده است اما به عنوان یک شاخه ی مجزا و قابل بررسی از قرن نوزدهم در اروپا ریشه گرفته است ، از نگاه دانشمندان غرب موضوع رفتار انسانها از بستر فرایند اجتماعی و اندیشه های خاص اجتماعی تحلیل و تبیین می شود، و درعلم مدیریت سازمان ها، گروهها و احزاب بطور کلی نقش بسزایی در فهم اجتماعی آنان دارند. موضوع تعین در جامعه شناسی معرفت برای درک و فهم رفتار انسان ، دارای اهمیت کلیدی است . اشارات متعدد قرآن کریم به تامل در اقوام و سرگذشت پیشینیان موضوع جمعی و گروهی برای انسان ها عبرت آموزی و فهم یا تعین جامعه شناختی دارد. از آنجائیکه در کشور ما زیاد به این شاخه جامعه شناسی گرداخته نشده است لذا این پژوهش با رویکرد تحلیلی- توصیفی با مراجعه به منابع مکتوب و کتابخانه ای و تحلیل محتوا سعی دارد تا برای رسیدن به یک نظر جامع در این باره ابتدا از منظر اندیشمندان مطرح غرب و سپس مقایسه با نظریات مرحوم شهید مرتضی مطهری و تطبیق شریعت قرآن کریم استفاده نماید.
خلاصه ماشینی:
تأثير عامل تعين در جامعه شناسي معرفت بر رفتار سازماني کارگزار با روش مقايسه اي بين انديشمندان غربي و مرحوم شهيد مرتضي مطهري و شريعت قرآن کريم تاريخ دريافت مقاله : تير ۱۳۹۸ تاريخ پذيرش مقاله : مرداد ۱۳۹۸ تا علي بصيري نيا١ ١استاديار، گروه تاريخ ، دانشگاه سيستان و بلوچستان نويسنده مسئول : علي بصيري نيا چکيده يکي از شاخه هاي جامعه شناسي که روابط بين تفکر، جامعه و مناسبات انواع زندگي اجتماعي با دانش ها و شناخت ها را مورد مطالعه قرار مي دهد جامعه شناسي معرفت است اگرچه اين امر در اسلام و قرآن چندين هزار سال قبل مدنظر بوده است اما به عنوان يک شاخه ي مجزا و قابل بررسي از قرن نوزدهم در اروپا ريشه گرفته است ، از نگاه دانشمندان غرب موضوع رفتار انسانها از بستر فرايند اجتماعي و انديشه هاي خاص اجتماعي تحليل و تبيين مي شود، و درعلم مديريت سازمان ها، گروهها و احزاب بطور کلي نقش بسزايي در فهم اجتماعي آنان دارند.
از آنجائيکه در کشور ما زياد به اين شاخه جامعه شناسي گرداخته نشده است لذا اين پژوهش با رويکرد تحليلي- توصيفي با مراجعه به منابع مکتوب و کتابخانه اي و تحليل محتوا سعي دارد تا براي رسيدن به يک نظر جامع در اين باره ابتدا از منظر انديشمندان مطرح غرب و سپس مقايسه با نظريات مرحوم شهيد مرتضي مطهري و تطبيق شريعت قرآن کريم استفاده نمايد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٣- تبيين عامل تعين در بروز رفتار از منظر مارکس در بحث مقايسه نظريه هاي دو انديشمند غربي در باب جامعه شناسي معرفت که اشاره شد استاد مطهري به طور روشن مدعي است که بين جامعه شناسي و ايدئولوژي ارتباط وجود دارد.