چکیده:
خسارت روانی عبارت است از هرگونه لطمه به روان اشخاص که موجب ناخوشی آنان گردد. گاهی زیاندیدة روانی خودش در معرض حادثه نیست، اما بر اثر وقوع حادثه برای دیگری دچار تألمات روانی میشود که به آنها اصطلاحاً «زیاندیدگان ثانویه» میگویند. با توجه به آنکه دامنة چنین زیاندیدگانی گسترده است، باید محدودیتهای بیشتری برای جبران خسارت روانی این دست زیاندیدگان بهکار گرفته شود. طراحی و شناسایی قاعدۀ مناسب و کارآمد در این خصوص نیازمند بررسی جوانب مختلف موضوع و مطالعۀ تطبیقی است. مطالعۀ رویۀ قضایی انگلستان حکایت از غنای این نظام حقوقی در مواجهه با این چالش دارد. بر همین اساس، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که چه ضوابطی برای مطالبۀ خسارت روانی زیاندیدگان ثانویه در حقوق انگلستان و ایران وجود دارد؟ در نظام حقوقی انگلستان، شرایط الزامی و خاصی وضع شده تا دایرة این زیاندیدگان محدود شود، درحالی که در حقوق ایران ضوابط ویژهای تدبیر نشده است. در انگلستان، زیاندیده میبایست با زیاندیدۀ اولیه رابطۀ عاطفی نزدیکی داشته و در زمان و مکانی نزدیک به حادثه حاضر باشد و آن را مشاهده کند. بهعلاوه، آسیب روانی او حتماً باید از یک شوک ناگهانی بهوجود آمده و حاصل از یک رویداد هولناک باشد. در این پژوهش نشان داده میشود، سازوکارهای محدودکنندة جبران خسارت روانیِ بهکار گرفتهشده در حقوق انگلستان کاستیهایی دارد، لیکن میتواند در حقوق ایران برای احراز شرط قابل پیشبینی و مستقیم بودن خسارت مورد استفاده قرارگیرد.
Psychiatric damage is any damage to the psyche of people that causes their illness. Sometimes the victim himself is not exposed to the accident, but as a result of the accident to another person, suffers from Psychiatric injury, which are called "secondary victims". Given that the scope of such victim is wide, more restrictions should be applied to compensate for the Psychiatric damage of such victims. Designing and identifying an appropriate and efficient rule in this subject requires examining various aspects of the subject and comparative study. A study of British jurisprudence reveals the richness of this legal system in the face of this challenge. Accordingly, the main question of this article is what are the criteria for claiming compensation for secondary victims in English and Iranian law? In England, special and mandatory conditions are set to limit the scope of these victims, while in Iranian law there are no special rules. In England, the victim must have a close emotional tie with the immediate victim and must be close in time and space to the accident and must observe the accident. In addition, his psychiatric damage must have resulted from a sudden shock and a horrific event. This study shows that the restrictive mechanisms of psychological compensation used in English law have some shortcomings, but can be useful in Iranian law to achieve foreseeability and directness of damages.
خلاصه ماشینی:
بـر همـين اسـاس ، پرسش اصلي نوشتار حاضر اين است که چه ضوابطي براي مطالبۀ خسارت رواني زيـان ديـدگان ثانويه در حقوق انگلستان و ايران وجود دارد؟ در نظام حقوقي انگلستان ، شرايط الزامي و خاصي وضع شده تا دايرة اين زيان ديدگان محدود شود، درحالي که در حقـوق ايـران ضـوابط ويـژه اي تدبير نشده است .
بـر ايـن اسـاس ، پرسش نوشتار حاضر اين است کـه در حقـوق انگلسـتان و ايـران ، چـه ضـوابطي بـراي جبـران خسارات رواني زيان ديدگان ثانويه وضع شده است ؟ آيا اين شرايط ميتواند عدالت را ايجاب کند و کارايي عملي داشته باشد؟ رويۀ قضايي انگلستان در طول زمان شرايطي براي اين منظور مقرر داشته است نظير قابل پيش بيني بودن زيان ، ضرورت وجود رابطۀ عـاطفي نزديـک ميـان زيـان ديدة ثانويه و زيان ديدة اوليه ، مجاورت زيان ديدة ثانويـه بـا حادثـه و ادراک مسـتقيم آن ، و نيـز ضرورت ورود آسيب رواني در نتيجۀ يک شوک ناگهاني.
در حقيقت ، نظر به عدم شناسايي تفکيـک ميـان ايـن دو گـروه از زيان ديدگان به نحو روشن و منقح ، شرايط مطالبۀ خسارت رواني زيـان ديـدگان ثانويـه نيـز بـه صورت اختصاصي مورد مطالعه قرار نگرفته است و اصولا بر پايۀ شرايط عمـومي خسـارت قابـل جبران در حقوق ايران ، نويسندگان حقوقي به حل و فصل موضوع پرداخته اند.
به نظـر آنهـا اگـر شرايط مطالبۀ خسارت رواني براي زيان ديدگان ثانويه جمع شود و به نحو معقـولي قابـل پـيش بيني باشد که زيان ديدة ثانويه در اثر عمل زيان زننده متحمل آسيب روانـي خواهـد شـد، زيـان زننده در برابر وي مسئوليت دارد که اين مسئوليت جدا و مستقل از مسئوليتي است که نامبرده در قبال زيان ديدة اوليه دارد.