چکیده:
سوم ژانویه 2020 میلادی، به دستور رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ، خودرو حامل سردار سلیمانی در نزدیکی فرودگاه بغداد، هدف حمله پهپادی قرار گرفت. این اقدام، ناقض تعهدات متعددی نظیر منع توسل به زور، منع مداخله در امور داخلی دیگر کشورها، حق حیات و حقوق دیپلماتیک است و از این رو، مضاف بر مسئولیت بین المللی کشور آمریکا، مسئولیت بین المللی کیفری عاملان، آمران و مسببان این اقدام و در رأس آن، دونالد ترامپ را به دنبال داشته است. عدم عضویت کشورهای جمهوری اسلامی ایران، عراق و ایالات متحده آمریکا در دیوان بین المللی کیفری از یک سو و برخورداری آمریکا از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی دیگر، اقامه دعوی در دیوان بین المللی کیفری را با چالشی جدی رو به رو ساخته است. به لحاظ حقوق بین المللی می توان به دنبال تأسیس دادگاهی ویژه بود و در این مسیر، بایسته است تا با توجه به تجربه جامعه بین المللی در تأسیس آخرین دادگاه ویژه در سال 2013 میلادی که در مورد جنایات رئیس جمهور یک کشور (چاد) بوده است، بهره گرفت. مقاله پیشرو بر آن شده است تا از رهگذر امکان سنجی طرح دعوی در دیوان بین المللی کیفری و تأسیس دادگاه ویژه، سازوکاری بیابد تا بتوان از طریق آن به مقابله با بی کیفرمانی جنایت مطروحه برخواست.
On January 3, 2020, on the orders of US President Donald Trump, Sardar Soleimani's car was targeted by a drone near Baghdad airport. This violates a number of obligations, including the prohibition of the use of force, the prohibition of interference in the internal affairs of other countries, the right to life and diplomatic rights, and therefore, in addition to the international responsibility of the United States. This action, and on top of that, has followed Donald Trump. The non-membership of the Islamic Republic of Iran, Iraq and the United States in the International Criminal Court, on the one hand, and the United States' veto power in the UN Security Council, on the other, face a serious challenge in filing a lawsuit in the International Criminal Court. Special tribunal can be set up, and in this regard, it is necessary to take into account the experience of the international community in establishing the last special tribunal in 2013, which deals with the crimes of the president of a country (Chad) Has been, benefited. The present article aims to find a mechanism through which the feasibility of filing a lawsuit in the International Criminal Court and the establishment of a special court can be used to deal with the impunity of the crime in question.
خلاصه ماشینی:
بدون در نظر گرفتن روابط آمريکا و جمهوري اسلامي ايران و برقرار بودن وضعيت صلح ميان اين دو کشور در زمان اقدام نظامي آمريکا، اين اقدام عليه نيروهاي دولتي يا اتباع يک دولت در خاک دولت ديگري ، ابعاد متعددي را در بر دارد؛ نخست اين که نسبت به کشور محل وقوع اين اقدام، نقض هاي حقوقي بين المللي صورت گرفت ؛ نقض حاکميت کشور عراق ، هدف قرار دادن نيروي نظامي منسوب به اين کشور و از سوي ديگر نقض هايي نيز نسبت به نيروي نظامي دولتي عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران اتفاق افتاده است .
با توجه به اين که از لحاظ حقوقي ايران و ايالات متحده آمريکا در وضعيت مخاصمه مسلحانه قرار نداشته اند و اين اقدام آمريکا با برنامه ريزي قبلي به صورت هدفمند عليه يک هدف از پيش تعيين شده ، صورت گرفته و با مشارکت مستقيم نظامي شهيد سپهبد سليماني در يک ميدان نبرد عليه جبهه ايالات متحده آمريکا همراه نبوده است ، ترديدي در غيرقانوني ، نامشروع و متخلفانه بودن اقدام آمريکا و بالمآل ، مسئوليت بين المللي کيفري ترامپ به عنوان 9 عامل اصلي باقي نيست .
در مسير رسيدگي حقوقي کيفري نسبت به اين موضوع ارجاع به ديوان بين المللي کيفري ، اقامه دعوا در دادگاه هاي داخلي کشورهاي جمهوري اسلامي ايران و عراق به عنوان دولت هايي که مقامات دولتي آنها هدف اقدام نظامي قرار گرفته اند مورد بحث است .