چکیده:
بر اساس نظریه استعاره مفهومی، مفاهیم انتزاعی بر اساس مفاهیم تجربهپذیر درک میشوند. در قرآن کریم نیز شواهد گستردهای از این گونه مفهومسازی، وجود دارد. در پژوهش حاضر، پیکرهای شامل 129 آیه مرتبط با مفاهیم شیطان/ابلیس، با هدف تحلیل الگوی مفهومسازی شیطان در قرآن بر مبنای طرحواره نیرو مطالعه شده است. بررسیها نشان داد که در قرآن انواع هفتگانه طرحواره نیرو در مفهومسازی شیطان به کار رفته و علاوه بر آن نیروی مسلط جهتمند نیز معرفی شده است. طرحواره نیرو، شیطان را از دو منظر مفهومسازی کرده است: 1- درحالیکه شیطان تصویری قدرتمند و غالب از خود ارائه میدهد، خداوند او را به صورت منبع نیرویی بیاثر به تصویر میکشد. 2- درحالیکه شیطان با زیبا جلوه دادن پیامدهای کفر، انسان را به تبعیت از خود سوق میدهد، قرآن با تکیه بر تجربیات نامطلوب انسان از مفاهیمی همچون گم شدن، برخورد با مانع، از دست دادن تعادل و مانع در مسیر، شیطان را عامل پیامدهایی مشابه، معرفی و به این ترتیب تصویری منفی و نامطلوب در ذهن فرد/جامعه از تبعیت از شیطان ایجاد میکند که مانع از گرایش به سمت شیطان خواهد شد.
According to conceptual metaphor theory, abstract concepts are understood based on experiential concepts. There are many types of this kind of conceptualization in the Holy Quran. In this study, 129 verses related to the concepts of Satan / Iblis were studied with the aim of analyzing the pattern of conceptualization of Satan in the Qur'an based on the force schema that plays a central role in human physical experiences. Studies show that in the Quran, seven types of force schemas are used, and in addition, another type of force is introduced as the dominant directional force. The force scheme conceptualized Satan from two perspectives: 1- While Satan presents a powerful and dominant image of himself, God presents him as an ineffective source of power. 2- Satan leads man to obedience by showing ugly deeds beautifully, but the Qur'an, relying on man's undesirable experiences of getting lost, encountering obstacles, and losing balance, introduces Satan as the cause of similar consequences and a negative image. It creates undesirable in the mind of the individual/society from following the devil, which will prevent the tendency towards the Satan
خلاصه ماشینی:
مفهـوم سـازي شـيطان بـه عنـوان مفهومي انتزاعي در قرآن کريم به عنوان متني که فرو فرسـتاده شـده تـا توسـط انسـان درک شود و مبناي جهت گيري در عرصه هاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي قرار گيـرد از ايـن قاعده که مبتني بر نظام ادراکي ذهن انسان است ، مستثني نيست .
بررسي کاربردهاي قرآني اين مفهوم نشان ميدهد که اضلال در نظام معنايي قرآن وابسـته بـه مفهوم «سبيل » است (به عنوان نمونه : مثال ١٥)؛ به گونه اي که اضلال به صورت خارج کـردن از مسيري که منتهي به خدا ميشود، مفهوم سازي شده اسـت ؛ ايـن مفهـوم سـازي مبتنـي بـر استعاره [بندگي خدا، قرار داشتن در يک مسير است ] ميباشد.
اين طرح واره در مفهوم سازي شيطان از جنبه هاي گوناگوني ديده ميشـود: ١- شـيطان به عنوان مانعي در برابر حرکت انسان در مسير صـحيح (٥ مـورد) ٢-وجـود مـانع در برابـر اعمال شيطان به گونه اي که نيروي او بياثر ميشود (٩ مورد) ٣- وجود مانع در برابـر خـود شيطان (٣ مورد).
بر مبناي طرح واره نيروي فشـاري، شـيطان بـه صـورت موجـودي تحـت تـاثير نيـروي خداوند مفهوم سازي شده است ؛ عدم وجود نيروي متقابل يـا مـانع در برابـر اعمـال نيـرو از جانب خدا، شيطان را به صورت موجودي فاقد قدرت مستقل در برابـر خـدا مفهـوم سـازي ميکند.
نيروي مسلط جهت مند از بالا نوعي از طرح واره نيـرو اسـت کـه جانسـون بـه آن اشـاره اي نکرده است ولي در مفهوم سازي شيطان در قرآن ديـده مـيشـود.