چکیده:
بحث « رقیقه عشق» که در این مقاله مجال سخنیافتهاست یکی از موضوعات مهم عرفان وادبیات فارسی را تشکیلمیدهد این مقاله به روش توصیفی،تحلیلی از منابع کتابخانهای و اسنادی، قصددارد به این سؤال اساسی پاسخدهد که معنا و مفهوم عشق از دیدگاه سعدی چیست؟ دادهها حاکی از آن است که مصلحالدین سعدی شیرازی از جمله شاعران حکیم، جهانگرد، فرزانه و فرهیخته و یکی از قلههای بلند زبان فارسی است که با زبان فصیح وبلیغ خود و با صراحت و طنز به موضوع عشق پرداختهاست.آثار او از نظم و نثر مشحون از طنازیهای عاشقانه است. ماهیت عشق سعدی هم روحانی وعرفانی و آسمانی و هم زمینی است. جهانبینی محبانه و نگاه نازنینبینی او باعثشده که کل هستی را زیبا و دوستداشتنی بدانیم. درعینحال سعدی بهاقتفای عرفا و شعرای دیگر، عشق رابالاتر از عقل دانسته و یای عقل را در مصاف با عشق سست و لنگان میداند. و به فناشدن عاشق در معشوق میاندیشد. او در پشت پردۀ زیبائیها وعشقهای مجازی سیمای حقیقی پدیدآورنده آن را مطمحنظر دارد. بهطور خلاصه میتوانگفت که تفکر سعدی در عشق از افراط و تفریط فاصله دارد و زبان اعتدال و میانهای را در پیش گرفتهاست.
The delicate love discussed in this article is a critical topic in Persian mysticism and literature. This article, via a descriptive research method and the library and documentary research techniques, intends to answer the main question: what does Sa’di mean by love? The data show that Mosleh al-Din Sa’adi Shirazi is one of the poets of scholar, tourist, sage, and philosopher and one of the high peaks of Persian language and literature, who has dealt with the subject of love with his eloquent and flowery language and with frankness and humor. His works of poetry and prose are full of romantic satire. Sa’adi’s love is both spiritual (mystical and heavenly) and earthly. His loving worldview and aesthetic outlook have made us consider the whole universe beautiful and lovable. At the same time, Sa’adi, following other mystics and poets, believes love above reason and considers the reason so weak in front of love. Behind the scenes of virtual beauties and loves, he looks at the real face of their creator. In brief, it can be said that Sa’adi’s thinking in love is far from extremes and has adopted a language of moderation.
خلاصه ماشینی:
همانگونه که شارح مثنوی معنوی کریم زمانی در شرح دفتر اول مثنوی، از دیدگاه مولوی عشق را قابل تعریف و شناخت نمیداند و علت آن را اینگونه بیانکردهاست: هرچه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن گرچه تفسیر زبان روشنگرست لیک عشق بیزبان روشنترست چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت (مولوی،1363،د1 ،115-112) «من هرچه عشق را شرح و تفسیر کنم آن را بشناسم و شرمنده عشق میشوم: زیرا عشق وسیله و معیار شناخت همه چیز است از این رو، چیزی نمیتواند عشق را بشناسد عشق تا در دل کسی طلوعنکند به شرح و بیان نمیشود آن را معرفیکرد.
سعدی عقل را وسیلهای میداند برای ر سیدن به تکامل (هرچند که با ارزش باشد) اما درمقابل هدف والای عشق ممکن است بی اهمیت جلوهکند.
عشق سعدی به معشوق زمینی نزدیک تر است.