چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده انجام گردید. برای دستیابی به هدف فوق، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 461 نفر از افراد متاهل ساکن در مجتمع های مسکونی منطقه پردیسان قم، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و ابزار سنجش خانواده استفاده شد و داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر (در نرم افزار ایموس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه کیفیت دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده را به صورت میانجی گری جزئی تایید نمودند. همچنین یافته ها نشان داد که دلبستگی ایمن به خدا و خودمهارگری با کارکرد (ناسالم) خانواده، رابطه منفی و معنادار (به ترتیب: 45/0- و 46/0-) و دلبستگی ایمن به خدا با خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار دارد (34/0). از نتایج این تحقیق می توان جهت طراحی بسته های آموزشی برای ارتقاء کارکرد خانواده از طریق کیفیت دلبستگی به خدا و خودمهارگری استفاده نمود.
جاءت المقاله التی بین یدی القاري الکریم لهدف دراسه الدور الوسیط لضبط النفس فی علاقه التعلق بالله
تبارک وتعالی مع اداء الاسره. وللحصول علی الهدف المذکور انفا قام الباحثون بالاعتماد علی المنهج
الوصفی من نوع الترابط باختیار 461 شخصا من بین المتزوجین الذین یسکنون فی المجمعات السکنیه
بمنطقه بردیسان فی مدینه قم وذلک عن طریق المنهج العرضی لاخذ العینات . واستخدم الباحثون لجمع
البیانات استبیان التعلق بالله سبحانه وتعالی، واستماره قیاس ضبط النفس ومقیاس الاسره، کما اعتمدوا
علی اختبار معامل الارتباط لبیرسون ومنهج تحلیل الخط (فی برنامج اموس ) لتحلیل البیانات . وتوکد نتایج
الدراسه الدور الوسیط لضبط النفس فی علاقه کیفیه التعلق بالله سبحانه وتعالی مع اداء الاسره بشکل
التوسط الضيیل ، کما تدل نتايج الدراسه علی ان ثمه علاقه سلبیه وذات دلاله احصايیه (بنسبه 0/45- و
0/46- علی التوالی) بین التعلق الامن بالله سبحانه وتعالی وضبط النفس مع الاداء غیر السلیم للاسره.
وثمه علاقه ایجابیه وذات دلاله احصايیه (بنسبه 0/34) بین التعلق الامن بالله سبحانه وتعالی وضبط
النفس . ویمکن استخدام نتايج الدراسه لتصمیم رزمات تعلیمیه لرفع مستوی اداء اللاسره عن طریق نوعیه
وجوده التعلق بالله وضبط النفس .
This study aims to investigate the mediating role of self-control in relationship between attachment to God and family functioning. To achieve the above objective, in a descriptive study, 461 married individuals living in the residential complexes in Pardisan, Qom, were selected by using a combination of simple random and convenience sampling method. The data were collected through questionnaires attachment to God, short form of selfcontrol scale, and Family Assessment Device (FAD); and data through Pearson correlation and the Method of the Path Analysis (in Amos Software) were analyzed. According to the research hypothesis, results confirmed the mediating role (partial mediation) of self control in the relationship between quality of attachment to God and family functioning. The results also showed that the secure attachment to God and selfcontrol has significant negative relationship with family dysfunction (repectively.45 and .46), and the secure attachment to God and self-control have a significant positive relationship (.34). The results of this study can be used for designing educational packages to improve the family functioning through the quality of attachment to God and selfgoverning. KEYWORDS:
خلاصه ماشینی:
نقش واسطه اي خودمهارگري در رابطۀ دلبستگي به خدا با کارکرد خانواده در ميان متأهلين شهر قم The Mediating Role of Self-control in the Relationship between Attachment to God and Family Functioning احمد عرفاني / کارشناس ارشد روان شناسي اسلامي ، مؤسسۀ آموزش عالي اخلاق و تربيت باقر غباري بناب / استاد دانشکدة روان شناسي و علوم تربيتي ، دانشگاه تهران حميد رفيعي هنر / دانشجوي دکتري روان شناسي ، مؤسسۀ آموزشي و پژوهشي امام خميني ر Ahmad ‘Irfani / MA of Psychology, UAE.
همبستگي هاي متقابل متغيرهاي پژوهش (رجوع شود به تصویر صفحه) براي بررسي نقش واسطه اي خودمهارگري در رابطه دلبستگي به خدا با کارکرد خـانواده ، از روش تحليل مسير در نرم افزار ايموس بر اساس چارچوب پيشنهادي بارون و کني (١٩٨٦) اسـتفاده گرديـد.
مدل ميانجي گري خودمهارگري در رابطه دلبستگي به خدا با کارکرد خانواده با توجه به مدل فوق و بر اساس روش يادشده ، معناداري مسيرهاي C،A ،B و'C به ترتيـب بررسي گرديد که نتايج آن در جدول ٣ آمده است .
بحث و نتيجه گيري يافته هاي پژوهش نشان داد که کيفيت دلبستگي به خدا با کارکرد خانواده رابطه معنادار دارد.
در نهايت ، يافته اصلي اين پژوهش حاکي از آن است که خودمهارگري ، رابطه کيفيت دلبستگي به خدا را با کارکرد خانواده واسطه گري مي کند.
منابع آردن ، تيموتي سي (٢٠٠٥)، آمار به زبان ساده در پژوهش هاي آموزشي ، روان شناسي و علوم اجتماعي ، ترجمۀ عبـدالوهاب خادمي شمامي (١٣٨٧)، تهران : نشر ني اصلاني ، خالد؛ صيادي ، علي و امان اللهي ، عباس (١٣٩١)، «رابطه بين سبک هاي دلبستگي با کارکرد خـانواده و سـلامت عمومي »، مشاوره و روان درماني خانواده ، سال دوم ، شمارة ٢، ص ١٦٣–١٧٧.