چکیده:
پیکربندیاجتماعی، نوعی اقدام اجتماعی هنر است که در آن اندیشه، گفتوگو نقش اصلی دارند. اصطلاح پیکربندیاجتماعی، نخستین بار توسط هنرمند و سیاستمدار آلمانی، جوزف بویز مطرح شد. پژوهش حاضر بهمنظور مطالعه کارکردهای پیکربندیاجتماعی بهمثابه هنر اجتماعی انجام شده است. در این پژوهش، به مهمترین اندیشههای بویز در رابطه با پیکربندیاجتماعی و به زمینههای پیدایش هنر اجتماعی در دوره پستمدرن نیز اشاره شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، بنیادی، با روش توصیفی- تحلیلی و نمونهگیری نظری انجام و اطلاعات ضروری به روشهای کتابخانهای، مصاحبه و مراجعه به پایگاههای الکترونیکی مرتبط و معتبر دریافت شد. یافتهها نشان داد که مفهوم پیکربندیاجتماعی گونهای جدید از هنر را به همراه داشت که پیوند هنر و آموزههای اجتماعی بود. این ژانر هنری تابدانجا پیش رفت که امروزه، پیکربندیاجتماعی، کنشگری و اقدام اجتماعی در قالب هنر است. بسیاری از هنرمندان با پیکربندیهای اجتماعی، سطح آگاهی عمومی جامعه را ارتقا بخشیده و موجب بهبود شرایط اجتماعی میشوند.
Social sculpture is a Social action of art in which thought, dialogue plays a vital role. The term social sculpture was first coined by German artist and politician Joseph Beuys. The present study aimed to study the functions of social sculpture as a social art. In this study, Joseph Beuys's most important ideas about social sculpture and the emergence of social art in the postmodern period were also mentioned. The research was descriptive-analytical and theoretical in nature by means of the descriptive-analytical method and essential information was obtained through the library, interview and referral to relevant and valid online databases. The findings showed that the concept of social sculpture provided a new type of art that was a link between art and social training. This artistic genre has gone so far today, social sculpture, activism and social action are in the form of art. Many artists, through their social sculptures, raise the level of public awareness of the community and improve social conditions.
خلاصه ماشینی:
Social Sculpture 250 بنابراين ، نيت اين نوشتار مطالعه کارکردهاي پيکربندي اجتماعي و دستيابي به ويژگي هاي أن از زمان بويز تا عصر حاضر است .
سؤال اصلي که اين پژوهش به أن پاسخ مي دهد بدين شرح است : پيکربندي اجتماعي به مثابه هنر اجتماعي چه کارکردهايي دارد؟ براي پاسخ گويي به سؤال اصلي ، اين سؤالات نيز پاسخ داده شده اند: پيکربندي اجتماعي مطرح شدە بويز چه ويژگي هايي دارد و به چه شکلي در أثار هنرمندان نمايان شده است ؟ ويژگي هاي هنر اجتماعي بعد از ۱۹۶۰ و هنر پست مدرن چيست ؟ پيشينه پژوهش بررسـي پيشـينه موضـوع پژوهـش پيـش رو نشـان داد کـه منابـع مکتـوب بسـياري در خصـوص جريان هــاي هنــري دورە مــدرن ، پست مــدرن و معرفــي هنرمنـدان أن هـا موجـود اسـت ؛ امـا در ايـن نوشتــار بـه تعـدادي از پژوهش هايـي اشـاره مي شـود کـه مشـخصا بـر أثـار بويـز و مفهـوم پيکربنـدي اجتماعـي تمرکـز داشـته اند .
أنچه به عنوان هنر در دوران مدرن تلقي مي شد هنري انحصاري در أتليه ها، موزه ها و گالري هاي شخصي هنرمندان بودTilley, Keane, Kuchler, Rowlands ;١٠٦ :١٩٩٩ ,Tilley) & Spyer, 2006: 105) با تحولات اخير در نظريه فرهنگ مادي ، امروزه هنر بيشتر از نظر مشارکت ، تعامل و کارايي خود با مردم ديده مي شود، نه فقط به عنوان شي ء يا تصويري که منفعلانه عمل ميکند (٢٠٠٦ ,Perkins &Morphy ).