چکیده:
داستان حضرت موسی(ع) از جمله موضوعات مورد توجه قرآن بوده که در سوره های مختلفی به فراخور بحث، به زوایایی از آن اشاره شده است. در آیه 52 سوره مریم(س) در کنار سایر آیاتی که به صفات ویژه هر یک از انبیای الهی اشاره می گردد، به ورود حضرت موسی(ع) به کوه طور و نجوای با پروردگار و منزلتی اشاره داشته و کلیم اللهی حضرت موسی(ع) به عنوان صفت برجسته آن حضرت مطرح می گردد که در نگاه مفسران تاویلات ویژه ای داشته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به تاویلات این آیه پرداخته و میزان نقش ساختار آیه را در تاویلات ارائه شده مورد سنجش قرار می دهد. در پایان این نتیجه حاصل شده است که در پایان این نتیجه حاصل شده است که مفسران تاویل منزلت یابی به مقام رسالت و نیز گفتگو و مناجات پروردگار را دستیابی به علم و آگاهی ایشان از مفاهیم لوح محفوظ دانسته اند.
The story of Prophet Moses (pbuh) is one of the topics of interest in the Qur'an, which has been discussed in various chapters in accordance with the discussion. In verse 52 of Surah Maryam (PBUH) along with other verses that refer to the special attributes of each of the divine prophets, it refers to the entry of Prophet Moses (PBUH) into the mountain of whispers and whispering with God and dignity, and the divine word of Prophet Moses (PBUH) ) Is considered as a prominent attribute of the Imam who has had special interpretations in the eyes of commentators. This article deals with the interpretations of this verse in a descriptive-analytical method and evaluates the role of the structure of the verse in the presented interpretations. In the end, it has been concluded that in the end, it has been concluded that the commentators have considered the interpretation of attaining the status of the mission as well as the dialogue and prayers of God as gaining their knowledge and awareness of the meanings of the tablet.
خلاصه ماشینی:
در اين پايان نامه به بررسي فرازهاي متعدد داستان حضرت موسي(ع ) در نگاه مفسران و نيز عرفايي چون مولوي و حافظ پرداخته است ؛ اما به شکل متمرکز و مستقل به ارائه تفاسير در ذيل آيه ٥٢ سوره مريم دوره سوم شماره ۶ بهار و تابستان ١۴٠٠ ١١٢ نپرداخته و بررسي ويژگي هاي آيه شامل کلمات همنشين و سياق آيات و معناي واژگاني مورد توجه و مداقه قرار نداده است .
Third period The six number SpringandSummer ١ - شوري/٥١ 2021 ١١٧ پس اگر طبق آيه شريفه ، گفتگويي بيواسطه ميان موسي(ع ) و پروردگار متعال رخ داده که مصــاديقي چون «قال يموسـي إني اصـطفيتک علي الناس برسـالتي و بکل اامي فخذ ما ءاتيتک و کن من الشکرين »(اعراف /١٤٤) و «و رسلا قد قصصناهم عليک من قبل و رسلا لم قص صهم عليک و کل ام الله مو سي تکليما»(نساء/١٦٤) مويد آن است ، اين سوال مطرح ميگردد که اگر اين قرب ، به جايگاه عالي و شـــرافت مقام ايشـــان در گفتگوي با پروردگار که همان وحي اســت ، اشــاره دارد، چه ويژگي خاصــي در اين گفتگو بوده که به طور خاص ، براي حضرت موسي(ع ) مطرح گرديده است ؟ زيرا وحي مقامي ويژه موسي(ع ) نبوده و طبق آيه «و ما کان لبشــر أن يکلمه الله إلا وحيا أو من وراء حجاب أو يرســل رسولا فيوحي بإذنه ما يشاء إنه علي حکيم »(شوري/٥١) رسولان الهي از وراء حجاب يا با فرشته وحي و يا وحي بيواسطه ، به شکل القاي به قلب ، با خداوند در ارتباط بوده اند و اين منزلت گفتگو، ميتواند براي ساير رسولان نيز اتفاق افتاده باشد.